loading...
سیاوش قمیشی
saman jafari بازدید : 79 نظرات (1)


 


تک آهنگ هاي سیـــاوش قمیـــشی

محبت

من میگم اگه میخوندم
واسه خاطر دلت بود
تو میگی طلوع من باش
خیلی زوده واسه بدرود..
من میگم خسته شدم از
شب و دلتنگی و غربت
تو میگی زندگی اینه
درد تو درد  محبت..

♫♫♫

من میگم بهای این عشق
واسه من ترک وطن بود
تو میگی صدات همیشه
متن خاطرات من بود
توی نامه گفته بودی
مثل باد بی سرزمینی
دنبال خودت میگردی
خواب بارونو میبینی

به پرنده ی مهاجر
الکی بگو که خوبه
نگو طفلی شوق پرواز
یه حکایت دروغه..

آیــنده..

همیشه آخر قصه
یکی راهی شده رفته
یکی مبهوته و یاد روزای رفته می افته
نه اونکه میره میخواد و نه اینکه مونده میخنده
شاید اینجوری قسمت بود
چی میشه بی تو آینده…
بی تو آینده..

♫♫♫

چی میشه بی تو روزایی
که هر لحظه اش یه دنیا بود
نمیشه بی تو خندیدو
نمیشه فکر فردا بود
تموم لحظه هام آهه
خیال با تو بودن شد
چه روزایی که پژمردو
چه رویایی که پرپر شد..
یه عمره با خودم تنها
ولی سخت میشه عادت کرد
نمیشه رفته باشی تو
نمیشه اینو باور کرد
خیابونای تاریکو
یه از خود بی خود شب گرد
یه مشت رویای تو خالی
همه دلتنگتن برگرد..

آیــنده…
آیــنده..

♫♫♫

چی میشه بی تو روزایی
که هر لحظه اش یه دنیا بود
نمیشه بی تو خندیدو
نمیشه فکر فردا بود
تموم لحظه هام آهه
خیال با تو بودن شد
چه روزایی که پژمردو
چه رویایی پرپر شد..

تردید

آخ دلم هیچکی کنارت نیست ، سر کن با خودت
زیر و رو شو دنیا رو زیرو زبر کن با خودت
وقتی میبینی خودت داره کلافت می کنه
از خودت پاشو ، خودت با شو سفر کن با خودت
هر زمستون پیش از اینکه ریشه پابندت کنه
شاختو بردار و تمرین تبر کن با خودت
یا بساز و دونه دونه مرگ برگاتو ببین
یا بسوز و جنگلی رو شعله ور کن با خودت
♫♫♫
سر بچرخونی مسیر روبه روتو باختی
سر بچرخونی مسیر روبه روتو باختی
از پل تردید با قلبت گذر کن باخودت
تنها موندی با خودت با دشمنت با دوستت
اخ دلم هیشکی کنارت نیست سر کن با خودت
هر زمستون بیش از این که ریشه پا بندت کنه
شاختو بردار و تمرین تبر کن با خودت
یا بساز و دونه دونه مرگ برگاتو ببین
یا بسوز و جنگلی رو شعله ور کن با خودت

نوازش

میشه نوازشم کنی وقتی گرفته حالم
میشه ببندی بالمو اخه شکسته بالم

میفهمی چی میگم بهت
میبینی خستگیمو

میشه بزارم پیش تو
چند روزی زندگیمو

میشه بشینی پیشمو و یه شعر برام بخونی
امشب یه کم تنها شدم میشه پیشم بمونی

انگار یه بغضی تو گلوم داره شکسته میشه
اینجوری که پلکای تو هی باز و بسته میشه

وقته گرفته حالممیشه نوازشم کنی
میشه ببندی بالمو اخه شکسته بالم

میشه نوازشم کنی وقتی گرفته حالم
میشه ببندی بالمو اخه شکسته بالم

میفهمی چی میگم بهت
میبینی خستگیمو

میشه بزارم پیش تو
چند روزی زندگیمو

پـرنده

میشه پرنده باشی اما رها نباشی
میشه دلت بگیره اسیر غصه ها شی
حالا که آسمونم دنیای تازه ای نیست
اون وفت یه جا بشینی محو گذشته ها شی
ترسیده باشی از کوچ اوجو ندیده باشی
واسه یه مشت دونه اهلی آدما شی
تو سایه ها بمونی درگیر سایه ها شی
مفهوم زندگی رو از یاد برده باشی
دلت بخواد دوباره از ته دل بخونی
از ترس ریزش اشک غمگین و بی صدا شی

تکرار
 ای آدمک کوکی
صبح شد که بیدار شی
 مثل همه عمرت
تکرار شی و تکرار شی

صبح ولی انگار نیست
   تو توی شب تردید
بین شب و روز تو
انگار که نیست فرقی
 شب هات مثل روزاته
روزات همگی تکرار
  از دست همه سیری
ز دست خودت بیزار

پرواز واسه تو مرده

تو اوج نمی گیری

بُردی همه رو از یاد
از یاد همه میری
تا فرصت هنوزم هست
برگرد به خودت، برگرد...
نو شو، که این تکرار
  از تو، تو رو دورت کرد...
بسه اگه تا امروز
تکرار تو رو داد بر باد
فردا رو بساز از نو
دیروز رو ببر از یاد
تو لحظه تکراریت
تنها خودتی همرات
حسرت شده یار تو
ای کاش" همه حرفات!
با غصه نشو همدم
سنت شکن خود باش
آزادترین فردی
وقتی که نگی "ای کاش" !!!

بازی
تمام سال من بی تو پر از سوز زمستونه
صدای خنده رو هیچکس نمی شنوه از این خونه
تو رفتی و نگاه من یه دریا درد و غم داره
یکی انگار توی سینه ام گل یائس داره میکاره
بی تو قلب جهنم هم مثل خونه واسم سرده
با اون حالی که تو رفتی محال بازی برگرده
دارم یخ میزنم بی تو تا فرصت هست آخه برگرد
تو این سرمای تنهایی نمی شه حفظ ظاهر کرد
جای خالی تو داره همه دنیــا مو میگیره
بی تو آسون ترین کارا واسم سخت و نفس گیره
بی تو همصحبت شب هام همین چهار دونه دیواره
بی تو این سقف هم سقف نیست ازش دلتنگی میباره

طاقت بیار رفیق

طاقت بیار رفیق...

طاقت بیار میشه شنید

خندیدن دل خواب رو

تو زنده می مونی رفیق

طاقت بیار این راه رو

طوفانو پشت سر بذار

اون سمت ما آبادیه

این زمزمه تو گوشمه

فردا پر از آزادیه

طاقت بیار رفیق

دنیا تو مشت ماس

طاقت بیار رفیق

خورشید پشت ماس

طاقت بیار رفیق

ما هر دو بی کسیم

طاقت بیار رفیق

داریم می رسیم

دنیا اگه تاریک شد

دستای فانوسو بگیر

با من بیا با من بیا

چیزی نمونده از مسیر

سرما و سوز برف رو

آهسته پشت سر بذار

امروز وقت خواب نیست

ما با همیم طاقت بیار

طاقت بیار رفیق

دنیا تو مشت ماس

طاقت بیار رفیق

خورشید پشت ماس

طاقت بیار رفیق

ما هردو بی کسیم

طاقت بیار رفیق

داریم می رسیم

طاقت بیار رفیق

طاقت بیار رفیق

رفیق رفیق...

طاقت بیار رفیق

 


saman jafari بازدید : 87 نظرات (0)

 

آﻟﺒﻮم ﻋﺮوﺳﻚ ﺷﺐ  سياوش قميشي

ﻋﺮوﺳﻚ ﺷﺐ

‫ﺣﺮﻓﺎ دﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮم ﺷﺪن

ﺑـﺮا ﮔـﻔـﺘﻦ ﺗـﻮدﻟﻢ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارم

‫اﺷﻜﺎ دﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮم ﺷﺪن

‫ﺑﺮاي ﮔﺮﻳﻪ ﺗﻮ ﭼﺸﺎم اﺷﻜﻲ ﻧﺪارم

ﻣﺜﻞ اون ﺷـﺒـﻨـﻢ ﭘـﺎك روي ﮔﻠﻬﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

ﻣﺜﻞ اون ﻋﺮوﺳﻚ ﺷﺐ ﺗﻮي روﻳﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

ﻣﺜﻞ اون ﺷـﺒـﻨـﻢ ﭘـﺎك روي ﮔﻠﻬﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

ﻣﺜﻞ اون ﻋﺮوﺳﻚ ﺷﺐ ﺗﻮي روﻳﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

ﺣﺮﻓﺎ دﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮم ﺷﺪن

‫ﺑـﺮا ﮔـﻔـﺘﻦ ﺗـﻮدﻟﻢ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارم

اﺷﻜﺎ دﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮم ﺷﺪن

‫ﺑﺮاي ﮔﺮﻳﻪ ﺗﻮ ﭼﺸﺎم اﺷﻜﻲ ﻧﺪارم

‫ﻣﺜﻞ اون ﺷـﺒـﻨـﻢ ﭘـﺎك روي ﮔﻠﻬﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

ﻣﺜﻞ اون ﻋﺮوﺳﻚ ﺷﺐ ﺗﻮي روﻳﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

‫ﻣﺜﻞ اون ﺷـﺒـﻨـﻢ ﭘـﺎك روي ﮔﻠﻬﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

ﻣﺜﻞ اون ﻋﺮوﺳﻚ ﺷﺐ ﺗﻮي روﻳﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻲ

اﺳﻴﺮ

‫اﻳﻦ ﻣﻦ ﭼﻮن اﺳﻴﺮي ﮔﻢ ﻛﺮده راه

‫ﻫـﺮ دم درد ﭘـﻴـﺮي ﻛـﺮده ﺗـﺒـﺎه

‫اي ﻛﻪ راﻫﺖ ﺟﺪا ﮔﺸﺘﻪ ز راﻫﻢ

دﻳـﮕﻪ ﻣﺮده ﻧﮕﺎﻫﻢ

ﻣﻦ اﻣـﻴـﺪي ﻧﺪارم

ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻲ ﻛﻨﺎرم

ﺧﺴﺘﻪ ﺟﺎﻧﻢ

‫اﻳـﻦ ﺗـﻮ در ﻛـﻨﺎرم، ﺧﻮاب ﺑﻠﻮر

‫ﻫﺮ ﺷﺐ ﺗﺎ ﺳﭙـﻴﺪه، ﻫﺎﻟﻪي اﺷﻚ

اي ﻛﻪ راﻫﺖ ﺟﺪا ﮔﺸﺘﻪ ز راﻫﻢ

‫دﻳـﮕﻪ ﻣﺮده ﻧﮕﺎﻫﻢ

ﻣﻦ اﻣـﻴـﺪي ﻧﺪارم

‫ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻲﻛﻨﺎرم

ﺧﺴﺘﻪ ﺟﺎﻧﻢ

‫ﺑﻠﻮر اﺷﻚ از ﭼﺸﻢ ﻏﻤﻴﻨﻢ

‫ﻣـﻴﺮﻳـﺰه روي داﻣﻦ ﺧﺎك

‫از ﺑـﺨـﺖ ﺑـﺪ ﺧﺎك

‫اﺷﻚ ﺷﻮر و ﻏﻤﻨﺎك

آواره

‫ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﺗﻮ دﻟﻢ ﻳﻪ ﺣﺮﻓﻲ ﻣﻮﻧﺪه ﻧﻤﻴﮕﻢ

‫ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﺗﻮ ﻏـﻤـﻬﺎ ﻏﻤﻲ ﺑﺰرﮔﻮ ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ

‫ﺳـﺮ ﺑـﻪ زﻳـﺮ آواره ﺗﻚ و ﺗـﻨﻬﺎ ﻛﻲ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﻗـﺼﻪي ﻛﻮﻳـﺮ ﺗـﺸـﻨﻪ، ﺗﻮ ﻗﻄﺮهﻫﺎي ﺑﺎرون ﮔﻢ ﺑﺸﻪ؟

‫ﻣﺜﻞ ﺑﺮﮔﻬﺎي ﺧﻴﺎﺑﻮن ﻣﺜﻞ دﻳﺮوز ﻛﻲ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻣﻲ وﺟﻮدت ﺗﻮ زﻻل ﺷﺐ ﭼﺸﻤﺎت ﮔﻢ ﺑﺸﻪ؟

‫ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﺗﻮ دﻟﻢ ﻳﻪ ﺣﺮﻓﻲ ﻣﻮﻧﺪه ﻧﻤﻴﮕﻢ

‫ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﺗﻮ ﻏـﻤـﻬﺎ ﻏﻤﻲ ﺑﺰرﮔﻮ ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ

‫ﺳـﺮ ﺑـﻪ زﻳـﺮ آواره ﺗﻚ و ﺗـﻨﻬﺎ ﻛﻲ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﻗـﺼﻪي ﻛﻮﻳـﺮ ﺗـﺸـﻨﻪ، ﺗﻮ ﻗﻄﺮهﻫﺎي ﺑﺎرون ﮔﻢ ﺑﺸﻪ؟

‫ﻣﺜﻞ ﺑﺮﮔﻬﺎي ﺧﻴﺎﺑﻮن ﻣﺜﻞ دﻳﺮوز ﻛﻲ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻣﻲ وﺟﻮدت ﺗﻮ زﻻل ﺷﺐ ﭼﺸﻤﺎت ﮔﻢ ﺑﺸﻪ؟

دﻳﮕﻪ ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫وﻗﺘﻲ ﺑﺨﻮاي ازم ﺑﺪوﻧﻲ دﻳﺮه

‫ﺧﻴﻠﻲ دﻳﺮه دﻳﮕﻪ وﻗﺘﻲ ﻧﺪاري

‫وﻗﺘﻲ دﻳـﮕﻪ ﺣﺮﻓﻲ ﻧـﻤـﻮﻧﺪه

‫رﻓﺘﻦ ﻳﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ دﻳﮕﻪ ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫دﻳﮕﻪ ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫دﻳﮕﻪ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﭘﻴﺸﻢ ﺟﺎ ﻧﺪاره

‫ﺣﺎﻻ زﻧـﺪﮔﻲ درده، ﭼﻪ درده

‫دﻳﮕﻪ ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫دﻳﮕﻪ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﭘﻴﺸﻢ ﺟﺎ ﻧﺪاره

‫ﺣﺎﻻ زﻧـﺪﮔﻲ درده، ﭼﻪ درده

دﻳﻮوﻧﻪ

‫اﻳﻦ ﻫـﻤﻪ دردﺳـﺮ، ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫ﺗﻮ دﻟﻢ دﻳﮕﻪ ﺗﻮ ، ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪاري

‫اﻳﻦ ﻫـﻤﻪ دردﺳـﺮ، ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫ﺗﻮ دﻟﻢ دﻳﮕﻪ ﺗﻮ ، ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪاري

‫دﻳـﻮوﻧﻪ دﻳـﻮوﻧﻪ، ﻛﻪ دﻟﺶ ﻫﺮﺟﺎ ﻣﻴﺮه

‫ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﺗﺎ ﻛﻪ از راه در ﻣﻴﺮه

‫ﻛﻲ ﺟﻮاب درد ﺑﻲ درﻣﻮن ﻣﻦ ﭘﻴﺪا ﻣﻴﺸﻪ؟

‫ﻛﻲ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﻣـﻦ آروم ﺑﮕﻴﺮم؟

‫اﻳﻦ ﻫـﻤﻪ دردﺳـﺮ، ﻓﺎﻳﺪه ﻧﺪاره

‫ﺗﻮ دﻟﻢ دﻳﮕﻪ ﺗﻮ ، ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪاري

‫دﻳـﻮوﻧﻪ دﻳـﻮوﻧﻪ، ﻛﻪ دﻟﺶ ﻫﺮﺟﺎ ﻣﻴﺮه

‫ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﺗﺎ ﻛﻪ از راه در ﻣﻴﺮه

‫ﻛﻲ ﺟﻮاب درد ﺑﻲ درﻣﻮن ﻣﻦ ﭘﻴﺪا ﻣﻴﺸﻪ؟

‫ﻛﻲ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﻣـﻦ آروم ﺑﮕﻴﺮم؟

‫دﻳـﻮوﻧﻪ دﻳـﻮوﻧﻪ، ﻛﻪ دﻟﺶ ﻫﺮﺟﺎ ﻣﻴﺮه

‫ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﺗﺎ ﻛﻪ از راه در ﻣﻴﺮه

‫دﻳـﻮوﻧﻪ دﻳـﻮوﻧﻪ، ﻛﻪ دﻟﺶ ﻫﺮﺟﺎ ﻣﻴﺮه

‫ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﻣﻲﻣﻮﻧﻪ، ﺗﺎ ﻛﻪ از راه در ﻣﻴﺮه ...

 

دوزﺧﻲ

‫اي ﺗﻮ ﺟﺎري ﺷﺪه در ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﻳﻦ دﻗﺎﻳﻘﻢ

‫اي ﺗﻮ ﺑـﺎ ﻣـﻦ آﺷـﻨﺎ ﻧﺎﺟﻲ ﻗﻠﺐ ﻋﺎﺷﻘﻢ

‫اي ﺗﻮ ﭘـﻴـﺪا ﺷﺪه در ﻟـﺤﻈﻪي اﻟﺘﻬﺎب دل

‫اي ﺗﻮ در ﺳﻜﻮت ﺷﺐ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎي ﻫﻖ ﻫﻘﻢ

‫ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺗـﻮ ﻫـﺮم ﻧﻔﺴﻢ ﺟﺎري ﻧﺸﺪ

‫ﻛﺴﻲ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺳﺮم دﺳﺖ ﻧﻮازش ﻧﻜﺸﻴﺪ

‫ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﺑﻪ ﻇﻠﻤﺖ ﺷﺐ ﻧﺴﭙﺮد

‫ﻛﺴﻲ ﻗﻠﺐ ﻣﻨﻮ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﻪ آﺗﻴﺶ ﻧﻜﺸﻴﺪ

‫ﻛﺴﻲ ﻗﻠﺐ ﻣﻨﻮ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﻪ آﺗﻴﺶ ﻧﻜﺸﻴﺪ

‫ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻲ ﻣﻨﻮ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ از ﻣﻦ ﻧﮕﺮﻓﺖ

‫ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻣـﻨﻮ اﺳـﻴﺮ ﺗـﻨﻬﺎﻳﻲ ﻧﻜﺮد

‫ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑـﺮام آﻳـﻪ ﺗـﺎرﻳـﻜﻲ ﻧﺸﺪ

‫ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﻨﺪهي رﺳﻮاﻳﻲ ﻧﻜﺮد

‫ﻋﺎﻗﺒﺖ ﻋﺸﻖ دروﻏﻴﻦ و ﻓﺮﻳﺒﻨﺪهي ﺗﻮ

‫ﻣـﻨﻮ ﺗﺎ ﻣﺮز ﺑﺪ ﻟﺤﻈﻪي ﺑﺪ ﻧﺎﻣﻲ ﻛﺸﻴﺪ

‫ﻣﻦ ﻫﻨﻮز دوزﺧﻲ ﻋﺸﻖ دروﻏﻴﻦ ﺗﻮاَم

‫از ﺗﻮ اﻳﻦ ﺗﺸﻨﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻧﺘﻬﺎ رﺳﻴﺪ

‫از ﺗﻮ اﻳﻦ ﺗﺸﻨﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻧﺘﻬﺎ رﺳيد

 

اي رﺳﻴﺪه از راه

‫اي رﺳﻴﺪه از راه ﺗﻮ ﺧﺘﻢ اﻧﺘﻈﺎري

‫دﻟـﻢ ﻣﺮده ﺗﻮ ﻫﻢ راﻫﺖ ﺑﺮاي ﻣﻦ

‫ﻫﻮاي زﻧﺪﮔﻲ داري

‫وﻗـﺘـﻲ ﻛـﻪ رﺳـﻴـﺪي دﻟـﻢ ﺷـﺪ از ﺗـﻮ ﻟـﺒـﺮﻳـﺰ

‫ﺗﻮ روز اول ﺳﺎﻟﻲ ﻛﻪ آورده ﺑﺮاي ﻣﻦ ﺗﻮ رو ﭘﺎﻳﻴﺰ

‫اي رﺳﻴﺪه از راه ﻛﻤﻲ ﺧﺴﺘﮕﻲ در ﻛﻦ

‫ﻣﻮﻧﺪن اﮔﻪ ﺳﺨﺘﻪ

‫ﻳﻚ اﻣﺸﺐ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻛﻦ

‫اي ﻋﺰﻳﺰﺗﺮﻳﻨﻢ

‫ﺗﻮ دﺳﺘﺎي ﻧﺠﺎﺗﻲ ﺑﺮاي ﻣﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ

‫ﺑﻲ ﻛﻼمِ رﻓﺘﻦ

‫ﺳﺤﺮ ﻣﻴﺮي دوﺑﺎره

‫ﻫﻮا ﻛﻪ ﮔﺮگ و ﻣﻴﺸﻪ

‫ﻣﻲ ﻣﻮﻧﻪ ﻓﺼﻞ اﻧﺪوه ﻣﻦ و ﭘﺎﻳﻴﺰ

‫اي رﺳﻴﺪه از راه ﻛﻤﻲ ﺧﺴﺘﮕﻲ در ﻛﻦ

‫ﻣﻮﻧﺪن اﮔﻪ ﺳﺨﺘﻪ

‫ﻳﻚ اﻣﺸﺐ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻛﻦ

اي رﺳﻴﺪه از راه ﺗﻮ ﺧﺘﻢ اﻧﺘﻈﺎري

‫دﻟـﻢ ﻣﺮده ﺗﻮ ﻫﻢ راﻫﺖ ﺑﺮاي ﻣﻦ

‫ﻫﻮاي زﻧﺪﮔﻲ داري

‫وﻗـﺘـﻲ ﻛـﻪ رﺳـﻴـﺪي دﻟـﻢ ﺷـﺪ از ﺗـﻮ ﻟـﺒـﺮﻳـﺰ

‫ﺗﻮ روز اول ﺳﺎﻟﻲ ﻛﻪ آورده ﺑﺮاي ﻣﻦ ﺗﻮ رو ﭘﺎﻳﻴﺰ

‫اي رﺳﻴﺪه از راه ﻛﻤﻲ ﺧﺴﺘﮕﻲ در ﻛﻦ

‫ﻣﻮﻧﺪن اﮔﻪ ﺳﺨﺘﻪ

‫ﻳﻚ اﻣﺸﺐ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻛﻦ

‫اي رﺳﻴﺪه از راه ﻛﻤﻲ ﺧﺴﺘﮕﻲ در ﻛﻦ

‫ﻣﻮﻧﺪن اﮔﻪ ﺳﺨﺘﻪ

‫ﻳﻚ اﻣﺸﺐ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻛﻦ

‫اي رﺳﻴﺪه از راه ﻛﻤﻲ ﺧﺴﺘﮕﻲ در ﻛﻦ

‫ﻣﻮﻧﺪن اﮔﻪ ﺳﺨﺘﻪ

‫ﻳﻚ اﻣﺸﺐ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺳﺮ ﻛﻦ

 

ﻏﺮﻳﺒﻪ

‫ﺧﻴﻠﻲ ﻏﺮﻳـﺒﻲ واﺳﻪ ﻣﻦ

‫از ﭼﻪ ﺷﺒﻲ ﺟﺪا ﺷﺪي؟

‫از ﭼﻪ زﻣﻴﻨﻪ ﺧﺎك ﺗﻮ؟

‫ﻟﻮﻧﻪي ﺳﺎﻳﻪﻫﺎ ﺷﺪي؟

‫ﻛﺪوم ﻏـﺮوب ﻧﺸﻮﻧﻲ داد

‫ﺷﺐ از ﻛﺪوم ﺟﺎده ﺑﻴﺎي؟

‫از ﻋﺎﺷﻘﺎي رﻫﮕﺬر

‫ﻧﺸﻮﻧﻲ ﻣﻨﻮ ﺑﺨﻮاي

‫وﻗـﺘـﻲ ﻛﻪ ﺣﺮف ﻣﻦ ﻧﺒﻮد

‫ﻛﺪوم ﺻـﺪا در ﺗﻮ ﻧﺸﺴﺖ؟

‫ﻛﺪوم ﺳﺘﺎره ﭘﺮ ﻛﺸﻴﺪ

‫ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎي ﺗﻮ ﻧﻄﻔﻪ ﺑﺴﺖ؟

‫ﻏﺮﻳـﺒﻪاي اﻣﺎ دﻟﻢ

‫ﺑﺮاي ﺗﻮ ﭘﺮ ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫ﺑﺮاي ﭘـﻴـﺪا ﻛﺮدﻧـﺖ

‫ﺑﻪ ﻫﺮ ﺷﺒﻲ ﺳﺮ ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫اي ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺧﻮش اوﻣﺪي

‫ﺑﻪ ﺟﺸﻦ ﺳـﺎدهي ﺗﻨﻢ

‫ﺑﻴﺎ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪﻫﺎم

‫ﻳﻪ رﻧـﮓ ﺗـﺎزه ﻣﻴﺰﻧﻢ

ﺧﻴﻠﻲ ﻏﺮﻳـﺒﻲ واﺳﻪ ﻣﻦ

‫از ﭼﻪ ﺷﺒﻲ ﺟﺪا ﺷﺪي؟

‫از ﭼﻪ زﻣﻴﻨﻪ ﺧﺎك ﺗﻮ؟

‫ﻟﻮﻧﻪي ﺳﺎﻳﻪﻫﺎ ﺷﺪي؟

‫ﻛﺪوم ﻏـﺮوب ﻧﺸﻮﻧﻲ داد

‫ﺷﺐ از ﻛﺪوم ﺟﺎده ﺑﻴﺎي؟

‫از ﻋﺎﺷﻘﺎي رﻫﮕﺬر

‫ﻧﺸﻮﻧﻲ ﻣﻨﻮ ﺑﺨﻮاي

‫وﻗـﺘـﻲ ﻛﻪ ﺣﺮف ﻣﻦ ﻧﺒﻮد

‫ﻛﺪوم ﺻﺪا در ﺗﻮ ﻧﺸﺴﺖ؟

‫ﻛﺪوم ﺳﺘﺎره ﭘﺮ ﻛﺸﻴﺪ

‫ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎي ﺗﻮ ﻧﻄﻔﻪ ﺑﺴﺖ؟

‫ﻏﺮﻳـﺒﻪاي اﻣﺎ دﻟﻢ

‫ﺑﺮاي ﺗﻮ ﭘﺮ ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫ﺑﺮاي ﭘـﻴـﺪا ﻛﺮدﻧـﺖ

‫ﺑﻪ ﻫﺮ ﺷﺒﻲ ﺳﺮ ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫اي ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺧﻮش اوﻣﺪي

‫ﺑﻪ ﺟﺸﻦ ﺳـﺎدهي ﺗﻨﻢ

‫ﺑﻴﺎ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪﻫﺎم

‫ﻳﻪ رﻧـﮓ ﺗـﺎزه ﻣﻴﺰﻧﻢ

‫اي ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺧﻮش اوﻣﺪي

‫ﺑﻪ ﺟﺸﻦ ﺳـﺎدهي ﺗﻨﻢ

‫ﺑﻴﺎ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪﻫﺎم

‫ﻳﻪ رﻧـﮓ ﺗـﺎزه ﻣﻴﺰﻧﻢ ...

 

ﻗﺼﻪ

‫ﺗـﻮ ﻏـﻢ اﻳـﻦ دل ﺗـﻨﮕﻮ ﻧﻤﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻗﺼﻪي اﻳﻦ ﺧﺴﺘﻪ رﻧﮕﻮ ﻧﻤﻴﺪوﻧﻲ

‫ﺗﻮ ﭘﺮ از رﻫﺎﺋﻲ ﻓﻜﺮﻫﺎي آﺑﻲ

‫ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﺎري ﺳﻨﮕﻮ ﻧﻤﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻧـﻤﻴﺪوﻧﻲ ﭼـﻪ ﻏـﻢ ﺗـﻠـﺨـﻴـﻪ ﻣﻮﻧﺪن

‫ﻣﻮﻧﺪن و ﺑﻪ روي ﺧﻮد درﻫﺎ رو ﺑﺴﺘﻦ

‫رﻓـﺘـﻦ از ﻳـﺎد ﻫـﻤـﻪ ﻣﺜﻞ ﻳﻪ ﻗﺼﻪ

‫ﺗﻮ ﻓﺮاﻣﻮﺷﻲ ﺑﻪ ﻣﺮگ ﺧﻮد ﻧﺸﺴﺘﻦ

‫ﻏﻢ روي ﻗﻠﺐ ﺧﺴﺘﻪي ﻣﻦ ﺧﺰه ﺑﺴﺘﻪ

‫ﻃﺎﻗـﺘـﻢ ﻣـﺜﻞ دﻟـﻢ در ﻫـﻢ ﺷـﻜـﺴﺘﻪ

‫دوﺳﺖ دارم ﺟﺎري ﺑﺸﻢ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ اﻣﺎ

‫ﻧـﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺧـﺴـﺘﻪام ﺧﺴﺘﻪي ﺧﺴﺘﻪ

‫ﻛﺎش ﻣﻨﻮ ﻳـﻪ ﺟﻮري از ﻣﻦ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻲ

‫ﻛﺎش ﻣﻨﻮ ﺑﻪ دﺳـﺖ ﻣﻮﺟﺎ ﻣﻲﺳﭙﺮدي

‫ﻣﻦ ﺗﻮ اﻳﻦ ﺧﺴﺘﮕﻲﻫﺎ دارم ﻣﻲﭘﻮﺳﻢ

‫ﻛﺎﺷﻜﻲ اﻳﻦ ﺧﺴﺘﻪ رو ﺑﺎ ﺧﻮدت ﻣﻲ ﺑﺮدي

ﻧـﻤﻴﺪوﻧﻲ ﭼـﻪ ﻏـﻢ ﺗـﻠـﺨـﻴـﻪ ﻣﻮﻧﺪن

‫ﻣﻮﻧﺪن و ﺑﻪ روي ﺧﻮد درﻫﺎ رو ﺑﺴﺘﻦ

‫رﻓـﺘـﻦ از ﻳـﺎد ﻫـﻤـﻪ ﻣﺜﻞ ﻳﻪ ﻗﺼﻪ

‫ﺗﻮ ﻓﺮاﻣﻮﺷﻲ ﺑﻪ ﻣﺮگ ﺧﻮد ﻧﺸﺴﺘﻦ

 

ﻗﺼﻪ اﻣﻴﺮ

‫ﺑﺎرون اﻣﺸﺐ ﺗﻮي اﻳﻮون

‫ﻣـﺜـﻞ آزادي ﺗـﻮ زﻧﺪون

‫ﺑﻲ ﺻﻔﺎ ﺑﺎ ﺻﺪاﻗﺖ ﺑﻲ رﻳﺎ ﺑﻮد

‫ﺗﻮ اﻳﻦ زﻧﺪون ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺟﻮن

‫ﻣـﺮد ﺑـﺎ ﻫـﻤـﺖ ﻣـﻴـﺪون

‫ﺗﻮي ﻓﻜﺮ راي ﻓﺮﺟﺎم اﻣﻴﺮه

‫ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﻧﺪاره ﺣﺘﻲ رﻓﻴﻘﻲ

‫ﻛـﻪ ﺑـﮕـﻪ دردﺷـﻮ

‫درد دﻳﺪن و ﻧﮕﻔﺘﻦ

‫ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﺗﻮي ﻓﻜﺮ آﺳﻤﻮﻧﻪ

‫ﻛـﻪ ﺑـﺒـﺎره

‫ﺑـﻠـﻜـﻪ ﺗـﻮ ﻗـﻄﺮهي ﺑـﺎرون

‫ﺑﺘﻮﻧﻪ اﺷﻚ ﺧﺪا رو ﻫﻢ ﺑﺒﻴﻨﻪ

‫ﻧﻤﻲدوﻧﻪ ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺸﺐ

‫ﺧـﺪا ﻣـﻬـﻤـﻮن اﻣﻴﺮه

‫ﺑﺎرون اﻣﺸﺐ ﺗﻮي اﻳﻮون

‫ﻣـﺜـﻞ آزادي ﺗـﻮ زﻧﺪون

ﺑﻲ ﺻﻔﺎ ﺑﺎ ﺻﺪاﻗﺖ ﺑﻲ رﻳﺎ ﺑﻮد

‫ﺗﻮ اﻳﻦ زﻧﺪون ﻣﻴﻜﻨﻪ ﺟﻮن

‫ﻣـﺮد ﺑـﺎ ﻫـﻤـﺖ ﻣـﻴـﺪون

‫ﺗﻮي ﻓﻜﺮ راي ﻓﺮﺟﺎم اﻣﻴﺮه

‫ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﻧﺪاره ﺣﺘﻲ رﻓﻴﻘﻲ

‫ﻛـﻪ ﺑـﮕـﻪ دردﺷـﻮ

‫درد دﻳﺪن و ﻧﮕﻔﺘﻦ

‫ﺑﻲ ﺳﺮاﻧﺠﺎم، ﺗﻮي ﻓﻜﺮ آﺳﻤﻮﻧﻪ

‫ﻛـﻪ ﺑـﺒـﺎره

‫ﺑـﻠـﻜـﻪ ﺗـﻮ ﻗـﻄﺮهي ﺑـﺎرون

‫ﺑﺘﻮﻧﻪ اﺷﻚ ﺧﺪا رو ﻫﻢ ﺑﺒﻴﻨﻪ

‫ﻧﻤﻲدوﻧﻪ ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺸﺐ

‫ﺧـﺪا ﻣـﻬـﻤـﻮن اﻣﻴﺮه

‫ﻧﻤﻲدوﻧﻪ ﻫﻤﻴﻦ اﻣﺸﺐ

‫ﺧـﺪا ﻣـﻬـﻤـﻮن اﻣﻴﺮه

 

ﻗﺼﻪ ﮔﻞ و ﺗﮕﺮگ

‫ﻗﺼﻪي ﻣﻦ و ﻏـﻢ ﺗﻮ

‫ﻗﺼﻪي ﮔﻞ و ﺗﮕﺮﮔﻪ

‫ﺗﺮس ﺑﻲ ﺗﻮ زﻧﺪه ﺑﻮدن

‫ﺗﺮس ﻟـﺤﻈﻪﻫﺎي ﻣﺮﮔﻪ

‫اي ﺑﺮاي ﺑـﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن

‫ﺑﺎﻳﺪ از ﺑﻮدن ﮔﺬﺷﺘﻦ

‫ﺳـﺮ ﺑـﻪ ﺑـﻴـﺪاري ﮔﺮﻓﺘﻪ

‫ذﻫﻦ ﺧﻮاب آﻟﻮدهي ﻣﻦ

‫ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﻣـﻴﻮن ﻗـﺎب ﺧﺎﻟـﻲ درﻫﺎي ﺑﺴﺘﻪ

‫ﻃﺮح اﻧﺪام ﻗﺸﻨﮕﺖ ﭘﺎك و روﻳﺎﻳﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ

‫ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ ﭼﺸﺎم ﺑﺒﻴﻨﻦ

‫ﻃﺮح اﻧﺪام ﺗـﻮ داره

‫زﻧﺪه ﻣﻴﺸﻪ ﺟﻮن ﻣﻴﮕﻴﺮه

‫ﭘﺎ ﺗﻮي اﺗﺎق ﻣﻴﺰاره

‫ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ ﺻﺪاي ﭘﺎﻫﺎت

‫ﺑـﭙـﻴﭽﻪ ﺗـﻮ ﮔـﻮش داﻟﻮن

ﻃـﺮف داﻟـﻮن ﺑـﮕﺮده

‫ﺳﺮ آﻓﺘﺎب ﮔﺮدوﻧﺎﻣﻮن

‫ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ دوﺑﺎره ﺑﺎﻏﭽﻪ

‫ﭘـﺮ ﮔـﻠـﻬـﺎي ﺗـﻮ ﺑـﺎﺷـﻪ

‫ﻏﻨﭽﻪي ﺳﻔﻴﺪ ﻣﺮﻳﻢ

‫ﺑﺎ ﻧـﻮازش ﺗﻮ واﺷﻪ

‫ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ اﻣﺎ ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫ﻧـﻤـﻴﺸﻪ ﺑـﻴﺎي دوﺑﺎره

‫ﻧﻤﻴﺸﻪ دﺳﺘﺎت ﺗﻮ ﮔﻠﺪون

‫ﮔـﻠـﻬـﺎي ﻣـﺮﻳـﻢ ﺑـﺬاره

‫ﻛﺎش ﻣﻴﺸﺪ اﻣﺎ ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫اﻳـﻦ ﻣـﺮام روزﮔـﺎره

‫رﻓﺘﻨﺖ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﺑﻮد

‫دﻳﮕﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻧـﺪاره

 

ﻏﺮﺑﺖ

‫دل ﻫـﻴﺸﻜﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ

‫ﻏﺮﺑﺖ اﻳﻨﺠﺎ رو ﻧﺪاره

‫دﻳﮕﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎي ﻋﻼﻗـﻪ

‫ﻫـﻤـﻪ ﻣـﺮدن ﺗـﻮ دﻟﻢ

‫ﻣﺜﻞ ﮔـﻨـﺠﺸﻜﻬﺎي ﺑـﻲ ﻟـﻮﻧﻪ و ﺑـﻲ ﺟـﺎي ﻣﺤﻠﻪ

‫دﻳﮕﻪ ﻫﻴﭻ ﺟﺎ ﺗﻮ درﺧﺘﻬﺎ ﺟﺎي ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺮم

‫ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ

‫ﺑـﻲ ﺗﻮ ﺑﻮدن ﻣﺜﻞ ﻣـﻬـﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻪ

‫دﻳﮕﻪ اﺳﻢ ﺗﻮ رو ﻫﻲ زﻣﺰﻣﻪ ﻛﺮدن

‫واﺳﻪ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﻪ ﻓﺮﻗﻲ داره

‫ﺑﺎروﻧﻪ از ﺳﺮ ﺷـﺐ ﻫﻤﺶ ﻣﻲﺑﺎره

‫ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ داد ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﻲﻧﺎﻟﻪ

‫ﻣﻴﮕﻪ ﻫﻴﺸﻜﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﻏﺮﺑﺖ اﻳﻨﺠﺎ رو ﻧﺪاره

‫زﻧـﺪﮔـﻲ ارزش اﻳـﻦ ﻫﻤﻪ اﺷـﻜﻬﺎ رو ﻧﺪاره

‫دل ﻫـﻴﺸﻜﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ

‫ﻏﺮﺑﺖ اﻳﻨﺠﺎ رو ﻧﺪاره

دﻳﮕﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎي ﻋﻼﻗـﻪ

‫ﻫـﻤـﻪ ﻣـﺮدن ﺗـﻮ دﻟﻢ

‫ﻣﺜﻞ ﮔـﻨـﺠﺸﻜﻬﺎي ﺑـﻲ ﻟـﻮﻧﻪ و ﺑـﻲ ﺟـﺎي ﻣﺤﻠﻪ

‫دﻳﮕﻪ ﻫﻴﭻ ﺟﺎ ﺗﻮ درﺧﺘﻬﺎ ﺟﺎي ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺮم

‫ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن ﺧﻴﻠﻲ وﻗﺘﻪ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ

‫ﺑـﻲ ﺗﻮ ﺑﻮدن ﻣﺜﻞ ﻣـﻬـﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻪ

‫دﻳﮕﻪ اﺳﻢ ﺗﻮ رو ﻫﻲ زﻣﺰﻣﻪ ﻛﺮدن

‫واﺳﻪ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﻪ ﻓﺮﻗﻲ داره

‫ﺑﺎروﻧﻪ از ﺳﺮ ﺷـﺐ ﻫﻤﺶ ﻣﻲﺑﺎره

‫ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ داد ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﻲﻧﺎﻟﻪ

‫ﻣﻴﮕﻪ ﻫﻴﺸﻜﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﻏﺮﺑﺖ اﻳﻨﺠﺎ رو ﻧﺪاره

‫زﻧـﺪﮔـﻲ ارزش اﻳـﻦ ﻫﻤﻪ اﺷـﻜﻬﺎ رو ﻧﺪاره

 

ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اي ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﺴﺮت ﺑﻪ دﻧﻴﺎ آﻣﺪي ﺣﺮﻓﻲ ﺑﺪاﻧﻲ

‫آﻣﺪي ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻲ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اﻳﻦ دو روز ﻋﻤﺮﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﻧﺪه

‫اﻣﺮوز و دﻳﺮوز و ﻓﺮدا

‫آﻣﺪي ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻲ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اﻳﻦ ﻫﻤﻮن ﻋﻤﺮ ﻣﻨﻪ

‫ﻋﻤﺮ ﺑﻲ ﺣﺮف ﻣﻨﻪ

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اﻳﻦ ﻫﻤﻮن ﻋﻤﺮ ﻣﻨﻪ

‫ﻋﻤﺮ ﺑﻲ ﺣﺮف ﻣﻨﻪ

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اي ﻛﻪ ﺑﺎ ﺣﺴﺮت ﺑﻪ دﻧﻴﺎ آﻣﺪي ﺣﺮﻓﻲ ﺑﺪاﻧﻲ

‫آﻣﺪي ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻲ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اﻳﻦ دو روز ﻋﻤﺮﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﻧﺪه

‫اﻣﺮوز و دﻳﺮوز و ﻓﺮدا

‫آﻣﺪي ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻲ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اﻳﻦ ﻫﻤﻮن ﻋﻤﺮ ﻣﻨﻪ

‫ﻋﻤﺮ ﺑﻲ ﺣﺮف ﻣﻨﻪ

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫اﻳﻦ ﻫﻤﻮن ﻋﻤﺮ ﻣﻨﻪ

‫ﻋﻤﺮ ﺑﻲ ﺣﺮف ﻣﻨﻪ

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

‫آﻣﺪم ﻋﻤﺮي ﺑﻤﺎﻧﻢ ﺣﺴﺮت آﻟﻮد

 

ﺟﺰﻳﺮه

‫ﻣﻨﻢ، روي زﻣﻴﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﻳﻦ ﺧﺎك ﺧﺪا

‫ﻫـﻤـﻪ ﺗـﻨـﻢ در ﺣﺴﺮت ﻳـﻪ ﺟﺎي ﭘﺎ

‫ﺟﺰﻳﺮهام ﺟﺰﻳﺮهاي ﻛﻪ ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺗﻮ ﻏﺮﺑﺘﻢ

‫ﺗﻨﻬﺎم ﻧﺬار اي رﻫﮕﺬر ﻣﻦ ﺗﺸﻨﻪي ﻣﺤﺒﺘﻢ

‫ﺗﻮ ﻧﺪﻳﺪي ﭼﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺟﺰﻳﺮه ﻳﻪ ﺧﺎﻛﻪ ﺗﻮي آب اﺳﻴﺮه

‫ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺗـﻮ ﻫـﺮاس ﻣﺮﮔـﻪ ﻛﻪ روزي زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه

‫ﻣﻨﻢ، ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﻳﻦ ﻧـﻔﺮﻳـﻨﻲ روي زﻣﻴﻦ

‫ﺗﻮ ﻣﻴﺪوﻧﻲ درد ﻣـﻨﻮ ﻏﺮﺑﺖ ﻧـﺸﻴﻦ

‫ﺟﺰﻳﺮهاي ﭘﺎﺑـﺴﺘﻪام ﺷﺪه ﺑﻦ ﺑـﺴﺖ دﻧـﻴﺎي ﻣﻦ

‫اي رﻫﮕﺬر از ﺑﻲ ﻛﺴﻲ ﺷﺪه ﻣﺴﻤﻮم ﻫﻮاي ﻣﻦ

 

 

‫ﺗﻮ ﻧﺪﻳﺪي ﭼﻪ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺟﺰﻳﺮه ﻳﻪ ﺧﺎﻛﻪ ﺗﻮي آب اﺳﻴﺮه

‫ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺗـﻮ ﻫـﺮاس ﻣﺮﮔـﻪ ﻛﻪ روزي زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه

‫ﻛﻪ روزي زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه

‫ﻛﻪ روزي زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه

‫ﻛﻪ روزي زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه

‫ﻛﻪ روزي زﻳﺮ آب ﻧﻤﻴﺮه

 

ﻛﺎش از اول

‫ﺗﻮ ﻛﺪوم ﻛﻮﻫﻲ ﻛﻪ ﺧﻮرﺷﻴﺪ از ﺗﻮ دﺳﺖ ﺗﻮ ﻣﻴﺘﺎﺑﻪ

‫ﭼـﺸﻢ ﭼـﺸﻤﻪ، اﺑـﺮ اﻳـﺜﺎر روي ﺳﻴﻨﻪي ﺗﻮ ﺧﻮاﺑﻪ

‫ﺗﻮ ﻛﺪوم ﺧﻠﻴـﺞ ﺳﺒﺰي ﻛﻪ ﻋﻤﻴﻖ اﻣﺎ زﻻﻟﻪ

‫ﻣﺜﻞ آﻳﻨﻪ ﭘﺎك و روﺷﻦ ﻣﻬﺮﺑﻮن ﻣﺜﻞ ﺧﻴﺎﻟﻪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺻﻨﺪوﻗﭽﻪ ﻗﻠﺒﺖ

‫ﻣـﺮﻫـﻤﻲ داري ﺑﺮاي زﺧﻢ اﻳﻦ ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺧـﺴﺘﻪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﻬﺎي ﻧﺠﻴﺒﺖ

‫ﻛﻠـﻴـﺪي داري ﺑﺮاي درﻫـﺎي ﻫﻤﻴـﺸﻪ ﺑـﺴـﺘـﻪ

‫ﺗﻮ ﺑﻪ ﻗـﺼﻪﻫﺎ ﺷﺒـﻴﻬﻲ ﺳﺎده اﻣﺎ ﺣﻴﺮتآور

‫ﺷﻮق ﺗﻜﺮار ﺗﻮ دارم وﻗﺘﻲ ﻣﻲرﺳﻢ ﺑﻪ آﺧﺮ

‫ﺗﻮ ﭘﻠﻲ ﭘﻞ رﺳـﻴﺪن روي ﮔﺮداﺑﻪي ﺗـﺮدﻳﺪ

‫ﻣﻨﻮ رد ﻣﻲﻛﻨﻲ از رود ﻣﻨﻮ ﻣﻲﺑﺮي ﺑﻪ ﺧﻮرﺷـﻴﺪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺻﻨﺪوﻗﭽﻪ ﻗﻠﺒﺖ

‫ﻣـﺮﻫـﻤﻲ داري ﺑﺮاي زﺧﻢ اﻳﻦ ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺧـﺴﺘﻪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﻬﺎي ﻧﺠﻴﺒﺖ

‫ﻛﻠـﻴـﺪي داري ﺑﺮاي درﻫـﺎي ﻫﻤﻴـﺸﻪ ﺑـﺴـﺘـﻪ

‫ﻣﻦ از اوﻧﻮر ﺷﻜﺴﺘﻦ، ﮔﻨﮓ و ﺑﻲ رﻣﻖ ﮔﺬﺷﺘﻢ

‫ﺗـﻦ ﺑـﻪ روﻳـﺎ ﺳـﭙﺮه، رﻓـﺘـﻢ از ﺷـﻔﻖ ﮔﺬﺷﺘﻢ

‫رﻓـﺘﻢ و رﻓـﺘﻢ و رﻓـﺘﻢ ﺳـﺎﻳﻤﻮ ﺑـﺮدم و ﺑـﺮدم

‫ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮدم و ﺷﻜﺴﺘﻪ، ﺧﻮدﻣﻮ ﺑﻪ ﺷﺐ ﺳﭙﺮدم

‫ﻣﻨﻮ از ﺷﺒﻢ ﺟﺪا ﻛﻦ ﻧﻤﻲﺧﻮام ﺗﻮ ﺷﺐ ﺑﻤﻴﺮم

‫دوﺳﺖ دارم ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﭼﺸﻤﺎت، ﺑﻮﺳﻪ از ﺧﻮرﺷﻴﺪ ﺑﮕﻴﺮم

‫دوﺳﺖ دارم ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺪارو، واﺳﻪ اﻳﻦ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ

‫ﺗـﺎ دم ﻣـﺮدن ﭘـﻨـﺎه اﻳـﻦ ﻏـﺮﻳـﺐ ﺧـﺴـﺘـﻪ ﺑﺎﺷﻲ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺻﻨﺪوﻗﭽﻪ ﻗﻠﺒﺖ

‫ﻣـﺮﻫـﻤﻲ داري ﺑﺮاي زﺧﻢ اﻳﻦ ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺧـﺴﺘﻪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﻬﺎي ﻧﺠﻴﺒﺖ

‫ﻛﻠـﻴـﺪي داري ﺑﺮاي درﻫـﺎي ﻫﻤﻴـﺸﻪ ﺑـﺴـﺘـﻪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺻﻨﺪوﻗﭽﻪ ﻗﻠﺒﺖ

‫ﻣـﺮﻫـﻤﻲ داري ﺑﺮاي زﺧﻢ اﻳﻦ ﻫﻤـﻴﺸﻪ ﺧـﺴﺘﻪ

‫ﻛﺎش از اول ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ دﺳﺘﻬﺎي ﻧﺠﻴﺒﺖ

‫ﻛﻠـﻴـﺪي داري ﺑﺮاي درﻫـﺎي ﻫﻤﻴـﺸﻪ ﺑـﺴـﺘـﻪ

 

ﺧﻮرﺷﻴﺪ ﺧﺰان

‫ﻣﻦ، ﻣﺜﻞ ﺧﻮرﺷﻴﺪ ﺧﺰاﻧﻢ

‫ﻣـﺜـﻞ ﺑـﺮف ﺳﺮد دﻳﺮوز

‫ﻛﻪ اوﻣﺪ و رﻓﺖ آب ﺷﺪ و ﻣﺮد

‫ﻣﻦ، ﻣﺜﻞ ﺧﻮرﺷﻴﺪ ﺧﺰاﻧﻢ

‫ﻣـﺜـﻞ ﺑـﺮف ﺳﺮد دﻳﺮوز

‫ﻛﻪ اوﻣﺪ رﻓﺖ آب ﺷﺪ و ﻣﺮد آب ﺷﺪ و ﻣﺮد

‫اﻳﻦ ﻫـﻤـﻪ ﺳـﺎﻟﻪ

‫ﻫﻤﺶ درد و ﻏﻢ

‫اﻳﻦ ﻫﻤﻮن، اﻳﻦ ﻫﻤﻮن ﻓﺮداي ﻓﺮداس

‫اﻣﺮوز و دﻳﺮوز، ﻫﻤﺶ ﺣﺮف ﻏﻤﻪ

‫اﻣﺮوز و ﻓﺮدا و ﭘـﺲ ﻓـﺮدا ﻏﻤﻪ

‫در، ﮔﻴﺮ و دار زﻧﺪﮔﺎﻧﻲ

‫ﺑـﻲ ﻛـﺴﻲ و ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ

‫ﺗﻨﻬﺎي ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﻣﻴﻤﻮﻧﻲ

‫ﻣﻦ، ﻣﺜﻞ ﺧﻮرﺷﻴﺪ ﺧﺰاﻧﻢ

‫ﻣـﺜـﻞ ﺑـﺮف ﺳﺮد دﻳﺮوز

‫ﻛﻪ اوﻣﺪ و رﻓﺖ آب ﺷﺪ و ﻣﺮد

اﻳﻦ ﻫـﻤـﻪ ﺳـﺎﻟﻪ

‫ﻫﻤﺶ درد و ﻏﻢ

‫اﻳﻦ ﻫﻤﻮن، اﻳﻦ ﻫﻤﻮن ﻓﺮداي ﻓﺮداس

‫اﻣﺮوز و دﻳﺮوز، ﻫﻤﺶ ﺣﺮف ﻏﻤﻪ

‫اﻣﺮوز و ﻓﺮدا و ﭘـﺲ ﻓـﺮدا ﻏﻤﻪ

 

ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ

‫ﻛﻬﻨﻪ ﻛﺘﺎب ﻋـﺸﻘﻢ و راوي دل ﺳﻮﺧﺘﻪام

‫آﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﻮﺷﺘﻪام ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﻴﺎﻣﻮﺧﺘﻪام

‫ز ﺑﻬﺮ ﻫﺮ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ، دواي ﻫـﺮ درد ﮔﻔﺘﻪام

‫ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﺎور ﻣﻦ، آﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺷﻨﻔﺘﻪام

‫راﻫﻲ رﻓﺘﻦ اﺳﺖ و ﺑﺲ، ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻫﻢ ﻧﻔﺲ

‫ﻣﻲﺑ‪ﺮد‪ش ﺑـﻪ آﺳﻤﺎن، ﻋـﺸـﻖ رﻫـﺎﻳـﻲ از ﻗﻔﺲ

‫راﻫﻲ رﻓﺘﻦ اﺳﺖ و ﺑﺲ، ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻫﻢ ﻧﻔﺲ

‫ﻣﻲﺑ‪ﺮد‪ش ﺑـﻪ آﺳﻤﺎن، ﻋـﺸـﻖ رﻫـﺎﻳـﻲ از ﻗﻔﺲ

‫ﻛﻬﻨﻪ ﻛﺘﺎب ﻋـﺸﻘﻢ و راوي دل ﺳﻮﺧﺘﻪام

‫آﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﻮﺷﺘﻪام ﺑﻪ ﺧﻮد ﻧﻴﺎﻣﻮﺧﺘﻪام

‫ز ﺑﻬﺮ ﻫﺮ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ، دواي ﻫـﺮ درد ﮔﻔﺘﻪام

‫ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﺎور ﻣﻦ، آﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺷﻨﻔﺘﻪام

‫راﻫﻲ رﻓﺘﻦ اﺳﺖ و ﺑﺲ، ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻫﻢ ﻧﻔﺲ

‫ﻣﻲﺑﺮَدش ﺑـﻪ آﺳﻤﺎن، ﻋـﺸـﻖ رﻫـﺎﻳـﻲ از ﻗﻔﺲ

‫راﻫﻲ رﻓﺘﻦ اﺳﺖ و ﺑﺲ، ﺑﻪ ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻫﻢ ﻧﻔﺲ

‫ﻣﻲﺑ‪ﺮَد‪ش ﺑـﻪ آﺳﻤﺎن، ﻋـﺸـﻖ رﻫـﺎﻳـﻲ از ﻗﻔﺲ

 

ﻣﻌﺒﺪ ﺷﻬﻴﺪ

‫ﻣﺎﻧﺪهام در ﭘـﺲ دﻳﻮار

‫ﺗﻮي اﻳﻦ ﺷﺎم دل آزار

‫ﻳـﺎريام ده اي ﺗﻨﺎور

‫ﻓﺎﻧﻮس ﺷﺒﻮ ﻧﮕﻪ دار

‫ﻛﻪ راﻫﻢ ﺗﺎرﻳﻚ و دوره

‫ﭘ‪ـﺮِ ﺧﺎرِ ﺑﻲ ﻋﺒﻮره

‫آﺧﻪ ﺗﻮ ﺧﻮدت ﻣﻲدوﻧﻲ

‫ﻛﻪ ﭼﺸﻤﺎت دﻧﻴﺎي ﻧﻮره

‫ﻣﻦ ﺑﺮاي ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدن

‫ﻫﺮ ﻣﺘﺮﺳﻜﻮ ﺷﻜﺴﺘﻢ

‫وﻗﺘﻲ ﭼﺸﻤﺎﻣﻮ ﻣﻲﺑﺴﺘﻢ

‫دل ﺑﻪ ﻳـﺎري ﺗـﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫وﻟﻲ ﺗﻮ ﺗـﻨﻬﺎﺗﺮ از ﻣﻦ

‫دل ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﺳﭙﺮدي

‫واﺳﻪ رﻫـﺎﻳﻲ از ﺷﺐ

‫ﻣﻨﻮ ﺑﺎ ﺧﻮدت ﻧﺒﺮدي

‫ﻣﻦ از اﻳﻦ زﻧﺪﮔﻲ ﺳﻴﺮم

‫ﺧﺴﺘﻪ ﺗـﻦ ﻣﺜﻞ ﻛﻮﻳـﺮم

‫ﻫـﻤـﺮاه ﻛﻮچ ﭘﺮﺳﺘﻮ

‫ﻣﻴﺬارم از اﻳﻨﺠﺎ ﻣﻴﺮم

‫ﻣﻴﺮم اوﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ

‫راوي ﻏـﺼـﻪ ﻧـﺒـﺎﺷﻪ

‫واژهاي ﺑﻪ اﺳﻢ ﻏﺮﺑﺖ

‫ﺗﻮي ﻫﻴﭻ ﻗﺼﻪ ﻧﺒﺎﺷﻪ

‫ﻧﻪ ﻣﻦ از اﻳﻨﺠﺎ ﻧﻤﻴﺮم

‫اﻳـﻨﺠﺎ ﻣﻌﺒﺪ ﺷﻬـﻴﺪه

‫ﺳـﺎﻳـﻪﻫﺎي ﻧﺎاﻣﻴﺪي

‫رو ﺗﻦ زﻣﻴﻦ ﺧﺰﻳﺪه

‫ﺳﺎﻳﻪ از وﺣـﺸﺖ اﻳﺎم

‫ﮔﻮﻧﻪاش زرد و ﺗﻜﻴﺪه

‫ﻧﻌﺶ اﻳﻦ ﺳﺎﻳﻪ رو ﺳﻨﮕﻔﺮش

‫ﺧﺒﺮ از ﺣﺎدﺛﻪ ﻣﻴﺪه

‫ﻧﻪ ﻣﻦ از اﻳﻨﺠﺎ ﻧﻤﻴﺮم

‫اﻳـﻨﺠﺎ ﻣﻌﺒﺪ ﺷﻬـﻴﺪه

‫ﺳـﺎﻳـﻪﻫﺎي ﻧﺎاﻣﻴﺪي

‫رو ﺗﻦ زﻣﻴﻦ ﺧﺰﻳﺪه

‫ﺳﺎﻳﻪ از وﺣـﺸﺖ اﻳﺎم

‫ﮔﻮﻧﻪاش زرد و ﺗﻜﻴﺪه

‫ﻧﻌﺶ اﻳﻦ ﺳﺎﻳﻪ رو ﺳﻨﮕﻔﺮش

‫ﺧﺒﺮ از ﺣﺎدﺛﻪ ﻣﻴﺪه

 

ﻣﻴﺘﺮﺳﻢ

‫ﺗﻮ دﻟﻢ ﻳﻪ دﻧﻴﺎ درده ، ﻣﺜﻞ رﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺳـﺮده ﻣـﻴﺘﺮﺳﻢ

‫ﺗﻮي ﺳﺮﻣﺎي زﻣﺴﺘﻮن ﻣﺜﻞ ﻳﻪ درد ﺑﻲ درﻣﻮن ﺑﻤﻮﻧﻢ

‫ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺣﺮﻓﺎي ﺗﻮ، ﻫﻤﻴﺸﻪ درداي ﺗﻮ

‫ﺗﻮي آﻳﻨﻪ دﻟﻢ ﻣﺜﻞ ﻳﻪ ﺑﺮگ ﺧﺰوﻧﻪ، ﻣﺜﻞ زﺧﻢ اﻳﻦ زﻣﻮﻧﻪ

‫ﺗﻮ ﻛﻪ رﻓﺘﻲ ﻧﻤﻲدوﻧﻲ، ﭼﻪ ﺟﻮري آﺧﻪ ﺑﺪوﻧﻲ ﺗـﻨـﻬﺎﻳﻲ

‫داره ﺟﻮﻧﻤﻮ ﻣﻴﮕﻴﺮه ، وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ و دوري ، ﻣﻴﻤﻴﺮم

‫ﺗﻮ دﻟﻢ ﺣﺮﻓﺖ دﻟﺖ، ﺗﻮ ﭼﺸﺎم ﻋﻜﺲ ﭼﺸﺖ

‫ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﻗﺼﻪ ﺧﻮب ، ﻣـﺜـﻞ آروﻣـﻲ دﻳﺮوز

‫ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﻋﻜﺲ ﺧﺰوﻧﻪ

 

ﻣﺴﺎﻓﺮ

‫از ﻋﺬابِ ﺟﺎده ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺮﺳﻴﺪه و رﺳﻴﺪه

‫آﻫـﻲ از ﺳﺮ رﺳﻴﺪن ﻧـﻜﺸﻴﺪه و ﻛﺸﻴﺪه

‫ﻏﻢِ ﺳـﺮﮔـﺮدوﻧـﻴـﺎﻣـﻮ ﺑـﺎ ﺗﻮ ﺻﺎدﻗﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢ

‫اﺳﻤﻲ ﻛﻪ اﺳﻢِ ﺷﺒﻢ ﺑﻮد ﺑﺎ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢ

‫ﺑﺎ ﺗﻨﻢ زﺧﻤﻲ اﮔﻪ ﺑﻮد ﺑﻲ رﻣﻖ ﺑﻮد اﮔﻪ ﭘﺎﻫﺎم

‫ﺗـﺎزه ﺗـﺎزه ﺑـﺎ ﺗـﻮ ﮔﻔﺘﻢ اﮔﻪ ﻛﻬﻨﻪ ﺑﻮد دردام

‫ﻣﻦ ﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫اﻳﻦ ﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫ﺑﺎ ﺗﻨﻢ زﺧﻤﻲ اﮔﻪ ﺑﻮد ﺑﻲ رﻣﻖ ﺑﻮد اﮔﻪ ﭘﺎﻫﺎم

‫ﺗـﺎزه ﺗـﺎزه ﺑـﺎ ﺗـﻮ ﮔﻔﺘﻢ اﮔﻪ ﻛﻬﻨﻪ ﺑﻮد دردام

‫ﻣﻦ دل ﺷﻴﺸﻪاي ﻫﺮ ﺟﺎ ﻫﺮ ﺷﻜﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﺷﻜﺴﺘﻢ

‫زﻳـﺮ ﻛـﻮه ﺑـﺎرِ ﻏـﺼـﻪ ﻫـﺮ ﻧـﺸﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ

‫ﻋـﺸـﻖ ﺗـﻮ از ﺧـﺎﻃـﺮم ﺑﺮد ﻛﻪ ﻧـﺤﻴﻔﻢ و ﭘﻴﺎده

‫ﺗﻮ رو ﻓﺮﻳﺎد زدم و ﺑﺎز ﺧﻮن ﺷﺪم ﺗﻮ رگ ﺟﺎده

‫ﻣﻦ ﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫اﻳﻦ ﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫ﻧﻴﺰهي ﻧﻢ ﺑﺎدِ ﺷـﺮﺟﻲ وﺳـﻂ دﺷـﺖ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮن

‫ﺗـﺎزﻳـﺎﻧـﻪﻫـﺎي رﮔـﺒﺎر وﺳـﻂ ﭼﻠّﻪي زﻣﺴﺘﻮن

‫ﻧـﺘـﻮﻧﺴﺘﻦ، ﻧـﺘـﻮﻧﺴﺘﻦ ﺟﻠﻮي ﻣﻨﻮ ﺑﮕﻴﺮن

‫از ﻣﻦِ ﺧﺴﺘﻪي ﺧﺴﺘﻪ ﺷﻮق رﻓﺘﻨﻮ ﺑﮕﻴﺮن

‫ﺣﺎﻻ ﻛﻪ رﺳﻴﺪم اﻳﻨﺠﺎ ﭘﺮِ ﻗﺼﻪ ﺑﺮا ﮔﻔﺘﻦ

‫ﭘـﺮ ﻧـﻴﺎز ﺗـﻮ ﺑﺮاي آه ﻛﺸﻴﺪن و ﺷﻨﻔﺘﻦ

‫ﺗﻮ رو ﺑﺎ ﺧﻮدم ﻏﺮﻳﺒﻪ از ﺧﻮدم ﺟﺪا ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ

‫ﺧﻮدﻣـﻮ ﭘﺮ از ﺗـﺮاﻧﻪ ﺗﻮ رو ﺑﻲ ﺻﺪا ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ

‫ﻣﻦ ﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫اﻳﻦ ﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫ﻣﻦ ﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫اﻳﻦ ﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫ﻣﻦ ﺳﺮﮔﺮدون ﺳﺎده ﺗﻮ رو ﺻﺎدق ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

‫اﻳﻦ ﺑﺮام ﺷﻜﺴﺘﻪ اﻣﺎ ﺗﻮ رو ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻲدوﻧﺴﺘﻢ

 

ﻋﻤﺮه دو روزه

‫اﻳﻦ ﻋـﻤﺮ دو روزه ﻛﻪ اﻧـﺘـﻈﺎر ﻣـﻨﻮ داره

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻲﺳﻮزه دل ﻣﻦ ﺣﺮﻓﻲ ﻛﻪ داره

‫ﺣﺮف اوﺟـﻪ ﻛـﻪ ﺑـﻪ ذﻟـﺖ ﺗﻦ ﻧﺪاده

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮه دل ﻣﻦ ﺣﺮﻓﺎﻳﻲ داره

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺮﻧﺠﻪ ﺑﻪ دﻟﺶ درداﻳﻲ داره

‫ﻛـﻪ ﺑـﻤـﻴﺮه ﭼـﻮن ﺑﻪ ذﻟﺖ ﺗﻦ ﻧﻤﻴﺪه

‫اﻳﻦ ﻋﻤﺮ دو روزه ﻛﻪ اﻧﺘﻈﺎر ﻣﻨﻮ داره

‫اﻳﻦ ﻋـﻤﺮ دو روزه ﻛﻪ اﻧـﺘـﻈﺎر ﻣـﻨﻮ داره

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻲﺳﻮزه دل ﻣﻦ ﺣﺮﻓﻲ ﻛﻪ داره

‫ﺣﺮف اوﺟـﻪ ﻛـﻪ ﺑـﻪ ذﻟـﺖ ﺗﻦ ﻧﺪاده

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮه دل ﻣﻦ ﺣﺮﻓﺎﻳﻲ داره

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺮﻧﺠﻪ ﺑﻪ دﻟﺶ درداﻳﻲ داره

‫ﻛـﻪ ﺑـﻤـﻴﺮه ﭼـﻮن ﺑﻪ ذﻟﺖ ﺗﻦ ﻧﻤﻴﺪه

‫اﻳﻦ ﻋﻤﺮ دو روزه داره ﻣﻴﺮه ﻛﻪ ﺑﻤﻴﺮه

 

ﭘﺎﻳﻴﺰ

‫وﻗﺘﻲ ﭼﺸﻤﺖ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﺑـﺎغ دﻟـﺖ ﮔـﻠﺮﻳـﺰ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻏﻢ ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﺳﻴﺎﻫﺖ

‫وﻗﺘﻲ ﭼﺸﺎت ﻟﺒﺮﻳﺰ ﻣﻴﺸﻪ

‫اﺷـﻜﻬﺎي ﺗـﻮ آوﻳﺰ ﻣﻴﺸﻪ

‫دوﻧﻪ دوﻧﻪ ﻣﻴﭽﻴﻜﻪ از ﭼﺸﻢ ﺳﻴﺎﻫﺖ

‫ﻧﻤﻲدوﻧﻲ دل آدﻣﺎرو ﭼـﻪ ﻣﻴﺸﻜﻮﻧﻲ

‫ﺧـﻮدت ﺑـﻬـﺘـﺮ از ﻫـﺮﻛﻲ ﻣﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻛﻪ ﺑﺎرون ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻣﻲﺳﻮزوﻧﻪ دل آدﻣﺎ رو

‫ﻣﻴﺨﻮاي ﺑﺮي ﺣﺮﻓﻲ ﻧـﺪاري

‫اﺷﻜﻬﺎت دارن ﺟﻮر ﻣﻴﻜﺸﻦ

‫رﻓـﺘـﻦ ﻫﻤـﻴﺸـﻪ ﭘﺮِ ﻏﻤﻪ

‫ﭼﺸﻤﺎت دارن داد ﻣﻴﺰﻧﻦ

‫آي ﻧﻤﻲدوﻧﻲ دل آدﻣﺎرو ﭼـﻪ ﻣﻴﺸﻜﻮﻧﻲ

‫ﺧـﻮدت ﺑـﻬـﺘـﺮ از ﻫـﺮﻛﻲ ﻣﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻛﻪ ﺑﺎرون ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻣﻲﺳﻮزوﻧﻪ دل آدﻣﺎ رو

‫وﻗﺘﻲ ﭼﺸﺎت ﻟﺒﺮﻳﺰ ﻣﻴﺸﻪ

‫اﺷـﻜﻬﺎي ﺗـﻮ آوﻳﺰ ﻣﻴﺸﻪ

‫دوﻧﻪ دوﻧﻪ ﻣﻴﭽﻴﻜﻪ از ﭼﺸﻢ ﺳﻴﺎﻫﺖ

‫ﻧﻤﻲدوﻧﻲ دل آدﻣﺎرو ﭼـﻪ ﻣﻴﺸﻜﻮﻧﻲ

‫ﺧـﻮدت ﺑـﻬـﺘـﺮ از ﻫـﺮﻛﻲ ﻣﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻛﻪ ﺑﺎرون ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻣﻲﺳﻮزوﻧﻪ دل آدﻣﺎ رو

‫ﻣﻴﺨﻮاي ﺑﺮي ﺣﺮﻓﻲ ﻧـﺪاري

‫اﺷﻜﻬﺎت دارن ﺟﻮر ﻣﻴﻜﺸﻦ

‫رﻓـﺘـﻦ ﻫﻤـﻴﺸـﻪ ﭘﺮِ ﻏﻤﻪ

‫ﭼﺸﻤﺎت دارن داد ﻣﻴﺰﻧﻦ

‫آي ﻧﻤﻲدوﻧﻲ دل آدﻣﺎرو ﭼـﻪ ﻣﻴﺸﻜﻮﻧﻲ

‫ﺧـﻮدت ﺑـﻬـﺘـﺮ از ﻫـﺮﻛﻲ ﻣﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻛﻪ ﺑﺎرون ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻣﻲﺳﻮزوﻧﻪ دل آدﻣﺎ رو

‫آي ﻧﻤﻲدوﻧﻲ دل آدﻣﺎرو ﭼـﻪ ﻣﻴﺸﻜﻮﻧﻲ

‫ﺧـﻮدت ﺑـﻬـﺘـﺮ از ﻫـﺮﻛﻲ ﻣﻴﺪوﻧﻲ

‫ﻛﻪ ﺑﺎرون ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻣﻲﺳﻮزوﻧﻪ دل آدﻣﺎ رو

 

ﭘﺮﺳﺘﻮ

‫دﻟﻢ ﻣﻲﺧﻮاد ﻣﺜﻞ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﻳﻪ ﮔﻮﺷﻪي دﻧﺠﻲ ﺑﺸﻴﻨﻢ

‫ﺑﺎ ﺧﻮدم ﺗـﻨـﻬﺎي ﺗـﻨـﻬﺎ و ﺑﻲ ﻛﺲ

‫دﻟﻢ ﻣﻲﺧﻮاد ﻣﺜﻞ ﭘﺮﺳـﺘﻮ ﻛﻮﭼـﻪﻫﺎي ﻏـﻤﻮ ﺑﺒﻴﻨﻢ

‫ﻛـﻪ دﻳـﮕـﻪ ﻣﻲﺧـﻮام ﻛـﻮچ ﻛﻨﻢ ، ﻣﻴﺨﻮام ﺑﻤﻴﺮم

‫دل ﺗـﻨـﻬـﺎ و ﻏـﻤـﻴـﻨـﻢ ﺑـﻪ ﻫﻮاي دل دﻳـﮕﻪ ﭘﺮ ﻧﮕﻴﺮه

‫ﺗﻚ و ﺗﻨﻬﺎ و ﺳﺒﻚ ﺑﺎل دﻳﮕﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﻫﻮاﻳﻲ ﭘﺮ ﻧﮕﻴﺮه

‫دﻟﻢ ﻣﻲﺧﻮاد ﻣﺜﻞ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﻳﻪ ﮔﻮﺷﻪي دﻧﺠﻲ ﺑﺸﻴﻨﻢ

‫ﺑﺎ ﺧﻮدم ﺗـﻨـﻬﺎي ﺗـﻨـﻬﺎ و ﺑﻲ ﻛﺲ

‫دﻟﻢ ﻣﻲﺧﻮاد ﻣﺜﻞ ﭘﺮﺳـﺘﻮ ﻛﻮﭼـﻪﻫﺎي ﻏـﻤﻮ ﺑﺒﻴﻨﻢ

‫ﻛـﻪ دﻳـﮕـﻪ ﻣﻲﺧـﻮام ﻛـﻮچ ﻛﻨﻢ ، ﻣﻴﺨﻮام ﺑﻤﻴﺮم

 

ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫ﺳـﺮﺗﺎﺳـﺮ ﻋﺎﻟﻢ ﻳﻜﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫دﻳﮕﻪ ﺗﻮي ﻗﻠﺒﻢ ﻛﺴﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺗﻮي دﻟﻢ، ﻣﻬﺮش ﺑﺸﻴﻨﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺑﺮام ﺑﮕﻪ، ﭘـﻴـﺸﻢ ﺑﺸﻴﻨﻪ

‫ﺳـﺮﺗﺎﺳـﺮ ﻋﺎﻟﻢ ﻳﻜﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫دﻳﮕﻪ ﺗﻮي ﻗﻠﺒﻢ ﻛﺴﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺗﻮي دﻟﻢ، ﻣﻬﺮش ﺑﺸﻴﻨﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺑﺮام ﺑﮕﻪ، ﭘـﻴـﺸﻢ ﺑﺸﻴﻨﻪ

‫ﺳـﺮﺗﺎﺳـﺮ ﻋﺎﻟﻢ ﻳﻜﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫دﻳﮕﻪ ﺗﻮي ﻗﻠﺒﻢ ﻛﺴﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺗﻮي دﻟﻢ، ﻣﻬﺮش ﺑﺸﻴﻨﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺑﺮام ﺑﮕﻪ، ﭘـﻴـﺸﻢ ﺑﺸﻴﻨﻪ

‫ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺗﻮي دﻟﻢ، ﻣﻬﺮش ﺑﺸﻴﻨﻪ

 

ﭘﻴﭽﻚ

‫ﺣﺎﻻ دﻳﮕﻪ ﺗﻮ رو داﺷﺘﻦ ﺧﻴﺎﻟﻪ

‫دل اﺳـﻴـﺮ آرزوﻫـﺎي ﻣـﺤـﺎﻟﻪ

‫ﻏﺒﺎر ﭘﺸﺖ ﺷﻴﺸﻪ ﻣﻴﮕﻪ رﻓﺘﻲ

‫وﻟـﻲ ﻫـﻨـﻮز دﻟﻢ ﺑﺎور ﻧﺪاره

‫ﺣﺎﻻ راه ﺗﻮ دوره دل ﻣﻦ ﭼﻪ ﺻﺒﻮره

‫ﻛﺎﺷﻜﻲ ﺑﻮدي و ﻣﻲدﻳﺪي زﻧﺪﮔﻴﻢ ﭼﻪ ﺳﻮت و ﻛﻮره

‫ﺣﺎﻻ راه ﺗﻮ دوره دل ﻣﻦ ﭼﻪ ﺻﺒﻮره

‫ﻛﺎﺷﻜﻲ ﺑﻮدي و ﻣﻲدﻳﺪي زﻧﺪﮔﻴﻢ ﭼﻪ ﺳﻮت و ﻛﻮره

‫آﺳﻤﻮن از ﻏﻢ دورﻳﺖ دﻳﮕﻪ روز و ﺷﺐ ﻣﻲﺑﺎره

‫ﺣﺎﻻ ﺗـﻮ ذﻫـﻦ ﺧـﻴـﺎﺑـﻮن ﻣـﻨﻮ ﺗـﻨﻬﺎ ﺟﺎ ﻣﻴﺬاره

‫ﺧﺎﻃﺮه ﻣﺜﻞ ﻳـﻪ ﭘـﻴﭽﻚ ﻣﻴﭙﻴﭽﻪ رو ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻢ

‫دﻳﮕﻪ ﺣﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﻧﺪارم دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫ﺣﺎﻻ دﻳﮕﻪ ﺗﻮ رو داﺷﺘﻦ ﺧﻴﺎﻟﻪ

‫دل اﺳـﻴـﺮ آرزوﻫـﺎي ﻣـﺤـﺎﻟﻪ

‫ﻏﺒﺎر ﭘﺸﺖ ﺷﻴﺸﻪ ﻣﻴﮕﻪ رﻓﺘﻲ

‫وﻟـﻲ ﻫـﻨـﻮز دﻟﻢ ﺑﺎور ﻧﺪاره

‫ﺣﺎﻻ راه ﺗﻮ دوره دل ﻣﻦ ﭼﻪ ﺻﺒﻮره

‫ﻛﺎﺷﻜﻲ ﺑﻮدي و ﻣﻲدﻳﺪي زﻧﺪﮔﻴﻢ ﭼﻪ ﺳﻮت و ﻛﻮره

‫ﺣﺎﻻ راه ﺗﻮ دوره دل ﻣﻦ ﭼﻪ ﺻﺒﻮره

‫ﻛﺎﺷﻜﻲ ﺑﻮدي و ﻣﻲدﻳﺪي زﻧﺪﮔﻴﻢ ﭼﻪ ﺳﻮت و ﻛﻮره

‫آﺳﻤﻮن از ﻏﻢ دورﻳﺖ دﻳﮕﻪ روز و ﺷﺐ ﻣﻲﺑﺎره

‫ﺣﺎﻻ ﺗـﻮ ذﻫـﻦ ﺧـﻴـﺎﺑـﻮن ﻣـﻨﻮ ﺗـﻨﻬﺎ ﺟﺎ ﻣﻴﺬاره

‫ﺧﺎﻃﺮه ﻣﺜﻞ ﻳـﻪ ﭘـﻴﭽﻚ ﻣﻴﭙﻴﭽﻪ رو ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻢ

‫دﻳﮕﻪ ﺣﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﻧﺪارم دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

‫دل ﺑﻪ ﺧﻠﻮت ﺗﻮ ﺑﺴﺘﻢ

 

روز ﺑﺮﻓﻲ

‫ﺗﻮ ﭼﺸﺎم اﺷﻜﻲ ﻧﻤﻮﻧﺪه

‫ﺗﻮ دﻟـﻢ ﺣـﺮﻓـﻲ ﻧﺪارم

‫دﻳﮕﻪ وﻗـﺖ رﻓﺘﻨﻪ

‫ﺳﻔﺮ دور و درازه

‫اﻧـﺘـﻈﺎر روز ﺑـﺮﻓـﻲ

‫ﺗﻮ دﻟﻢ داغ زده ﺳﺮﻣﺎ

‫اﻧـﺘـﻈﺎر آﻓﺘﺎب ﮔﺮم

‫ﺗﻮ دﻟﻢ ﻳـﺦ زده اﻣﺎ

‫ﺑﺮف و ﺑﻮران ، اﺑﺮ و ﺑﺎرون

‫ﭼـﻴﻜﻪ ﭼـﻴﻜﻪ ﺗﻮي ﻧﺎودون

‫روز اﺑﺮي، روز ﺳﺮﻣﺎ

‫اﻧـﺘـﻈﺎر روز ﺑـﺮﻓـﻲ

‫ﺗﻮ دﻟﻢ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارم

‫ﺑﻠﻜﻪ اﻳﻦ درد ﺳﺮاﺑﻪ

‫ﻧﻤـﻴﺪوﻧـﻢ ﭼـﺮا ﮔﺎﻫﻲ

‫ﻣﺜﻞ اﺷﻜﻬﺎي ﺗﻮ ﺧﻮاﺑﻪ

‫اﻧـﺘـﻈﺎر روز ﺑـﺮﻓـﻲ

‫ﺗﻮ دﻟﻢ داغ زده ﺳﺮﻣﺎ

‫اﻧـﺘـﻈﺎر آﻓﺘﺎب ﮔﺮم

‫ﺗﻮ دﻟﻢ ﻳـﺦ زده اﻣﺎ

‫ﺑﺮف و ﺑﻮران ، اﺑﺮ و ﺑﺎرون

‫ﭼـﻴﻜﻪ ﭼـﻴﻜﻪ ﺗﻮي ﻧﺎودون

‫روز اﺑﺮي، روز ﺳﺮﻣﺎ

‫اﻧـﺘـﻈﺎر روز ﺑـﺮﻓـﻲ

 

ﺳﺮاب

‫ﺑﺮاي ﺷـﻨﻴﺪن ﺗﻮ

‫ﻛﻪ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺮام ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪاري

‫ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻤﻮﻧﻢ اﻳﻨﺠﺎ

‫ﺷـﺎﻳـﺪ ﻳـﻪ روز ﺑـﻴـﺎي ﺑـﺒﻴﻨـﻲ

‫ﺗـﻤـﻮم روزا ﻣـﺜﻞ ﻫﻢ ﻣـﺜﻞ ﻫـﻤﻴﺸﻪ

‫ﺻﺪاي ﻗﺸﻨﮕﺖ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺷﻨﻴﺪه ﻣﻴﺸﻪ

‫اﻣﺎ ﺧﻮدت ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﻫﻤﻪاش ﻋﺬاب

‫ﻋﻴﻦ ﺳـﺮاب وﻗـﺘﻲ ﻣﻴﺨـﻮام دﻳـﮕﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ

‫ﻧﻴﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻲ اﺷﻜﻬﺎم دﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻦ

‫ﻧـﺮﻳـﺰن ﺑـﻤـﻮﻧـﻦ ﺑـﺴـﺎزن ﻧـﻤـﻴـﺮن

‫ﺑﺮاي ﺷـﻨﻴﺪن ﺗﻮ

‫ﻛﻪ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺮام ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪاري

‫ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻤﻮﻧﻢ اﻳﻨﺠﺎ

‫ﺷـﺎﻳـﺪ ﻳـﻪ روز ﺑـﻴـﺎي ﺑـﺒﻴﻨـﻲ

‫ﺗـﻤـﻮم روزا ﻣـﺜﻞ ﻫﻢ ﻣـﺜﻞ ﻫـﻤﻴﺸﻪ

‫ﺻﺪاي ﻗﺸﻨﮕﺖ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺷﻨﻴﺪه ﻣﻴﺸﻪ

‫اﻣﺎ ﺧﻮدت ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ ﺑﺒﻴﻨﻲ ﻫﻤﻪاش ﻋﺬاب

‫ﻋﻴﻦ ﺳـﺮاب وﻗـﺘﻲ ﻣﻴﺨـﻮام دﻳـﮕﻪ ﻧﻴﺴﺘﻲ

‫ﻧﻴﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻲ اﺷﻜﻬﺎم دﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻦ

‫ﻧـﺮﻳـﺰن ﺑـﻤـﻮﻧـﻦ ﺑـﺴـﺎزن ﻧـﻤـﻴـﺮن

‫ﻧﻴﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻲ اﺷﻜﻬﺎم دﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻦ

‫ﻧـﺮﻳـﺰن ﺑـﻤـﻮﻧـﻦ ﺑـﺴـﺎزن ﻧـﻤـﻴـﺮن

‫ﻧﻴﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﻲ اﺷﻜﻬﺎم دﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻦ

‫ﻧـﺮﻳـﺰن ﺑـﻤـﻮﻧـﻦ ﺑـﺴـﺎزن ﻧـﻤـﻴـﺮن

‫ﻧـﺮﻳـﺰن ﺑـﻤـﻮﻧـﻦ ﺑـﺴـﺎزن ﻧـﻤـﻴـﺮن

‫ﻧـﺮﻳـﺰن ﺑـﻤـﻮﻧـﻦ ﺑـﺴـﺎزن ﻧـﻤـﻴـﺮن

 

ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ

‫ﺳـﺮﻧـﻮﺷـﺘﻢ ﺑـﻪ ﻣـﻦ ﻣﻴﮕﻪ دﻳﮕﻪ روزا ﻣﻴﻤﻴﺮن

‫دﻳﮕﻪ ﻫﺮﮔﺰ روزاي ﻣﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎي ﺧﻮب ﻧﺪارن

‫رﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﻛﻪ دﻳﮕﻪ واﺳﻢ اﺷﻜﻲ ﻧﻤﻮﻧﺪه

‫ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ ﻛـﺠـﺎ رﻓـﺘﻲ ﭼﺮا رﻓـﺘﻲ

‫ﺣـﺎﻻ ﻫـﺮ وﻗـﺖ ﻳـﺎدم ﻣﻴﺎد ﺑـﺮام ﭼﻴﺎ ﻣﻴﮕﻔﺘﻲ

‫دﻳﮕﻪ اﺷﻜﻢ ﺑﺮام ﻣﻴﮕﻪ، ﺣﺮﻓﺎرو ﺧﻮب ﻣﻴﺪوﻧﻪ

‫رﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﻛﻪ دﻳﮕﻪ واﺳﻢ اﺷﻜﻲ ﻧﻤﻮﻧﺪه

‫ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ ﻛـﺠـﺎ رﻓـﺘﻲ ﭼﺮا رﻓـﺘﻲ

‫ﺗﻮي ﺗﻠﺨﻲ وﺟﻮدم، ﻣﺜﻞ اﻳﻦ اﺷﻜﻬﺎي ﺷﻮرم

‫ﺗﻮي اﻳﻦ وﺣـﺸﺖِ ﺗﻨﻬﺎ، ﻣﻴﺪوﻧﻢ ﻓﺮدا ﻣﻴﻤﻴﺮم

‫وﻗﺘﻲ ﻳـﺎد ﺗﻮ ﻧـﺒﺎﺷﻢ، دﻳﮕﻪ از زﻧﺪﮔﻲ ﺳﻴﺮم

‫ﻣﺜﻞ اﻳﻦ اﺷﻜﻬﺎي ﭘﻴﺮم، ﻣﻴﺪوﻧﻢ ﻓﺮدا ﻣﻴﻤﻴﺮم

 

ﺳﺎﻳﻪ

‫ﻣﻦ ﻫﻤﻮﻧﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ

‫ﻏﻢ و ﻏﺼﻪام ﺑﻴﺸﻤﺎره

‫اوﻧـﻴـﻜـﻪ ﺗـﻨـﻬﺎﺗﺮﻳﻨﻪ

‫ﺣﺘﻲ ﺳـﺎﻳﻪ ﻫﻢ ﻧﺪاره

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﺧﻮﺑـﻴﺎﻣﻮ

‫ﻛﺴﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﻧـﺸﻨﺎﺧﺘﻪ

‫اوﻧـﻜﻪ در راه رﻓﺎﻗﺖ

‫ﻫﻤﻪي ﻫﺴﺘﻴﺸﻮ ﺑﺎﺧﺘﻪ

‫ﻫﺮ رﻓـﻴـﻖ راﻫـﻲ ﺑـﺎ ﻣـﻦ

‫دو ﺳﻪ روزي ﻫﻤﺴﻔﺮ ﺑﻮد

‫ادﻋﺎي ﻫﺮ رﻓﺎﻗﺖ

‫واﺳﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ زود ﮔﺬر ﺑﻮد

‫ﻫـﺮ ﻛﻲ ﺑﺎ زﻣﺰﻣﻪي ﻋﺸﻖ

‫دو ﺳﻪ روزي ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺷﺪ

‫ﻋـﺸﻖ اون ﺑـﺎﻋـﺚ زﺟﺮ

‫ﻫـﻤـﻪي دﻗـﺎﻳـﻘـﻢ ﺷـﺪ

‫اوﻧﻜﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮد و ﻋﻤﺮي

‫از ﺟـﺪا ﺷـﺪن ﻣـﻴﺘﺮﺳﻴـﺪ

‫ﻫﻤﻪ ﻫﺮاس و ﺗﺮﺳـﺶ

‫ﺑﻪ دروﻏﺶ ﻧـﻤﻲارزﻳﺪ

‫ﭼﻪ اﺛﺮ از اﻳﻦ ﺻﺪاﻗﺖ

‫ﭼﻪ ﺛﻤﺮ از اﻳﻦ ﻧﺠﺎﺑﺖ

‫وﻗـﺘـﻲ ﻗﺪ ﺳﺮ ﺳﻮزن

‫ﺑﻪ وﻓﺎ ﻧـﻜﺮدﻳﻢ ﻋﺎدت

‫ﻣﻦ ﻫﻤﻮﻧﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ

‫ﻏﻢ و ﻏﺼﻪام ﺑﻴﺸﻤﺎره

‫اوﻧـﻴـﻜـﻪ ﺗـﻨـﻬﺎﺗﺮﻳﻨﻪ

‫ﺣﺘﻲ ﺳـﺎﻳﻪ ﻫﻢ ﻧﺪاره

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﺧﻮﺑـﻴﺎﻣﻮ

‫ﻛﺴﻲ ﻫﺮﮔﺰ ﻧـﺸﻨﺎﺧﺘﻪ

‫اوﻧـﻜﻪ در راه رﻓﺎﻗﺖ

‫ﻫﻤﻪي ﻫﺴﺘﻴﺸﻮ ﺑﺎﺧﺘﻪ

‫ﻫﺮ رﻓـﻴـﻖ راﻫـﻲ ﺑـﺎ ﻣـﻦ

‫دو ﺳﻪ روزي ﻫﻤﺴﻔﺮ ﺑﻮد

‫ادﻋﺎي ﻫﺮ رﻓﺎﻗﺖ

‫واﺳﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ زود ﮔﺬر ﺑﻮد

‫ﻫـﺮ ﻛﻲ ﺑﺎ زﻣﺰﻣﻪي ﻋﺸﻖ

‫دو ﺳﻪ روزي ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺷﺪ

‫ﻋـﺸﻖ اون ﺑـﺎﻋـﺚ زﺟﺮ

‫ﻫـﻤـﻪي دﻗـﺎﻳـﻘـﻢ ﺷـﺪ

‫اوﻧﻜﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮد و ﻋﻤﺮي

‫از ﺟـﺪا ﺷـﺪن ﻣـﻴﺘﺮﺳﻴـﺪ

‫ﻫﻤﻪ ﻫﺮاس و ﺗﺮﺳـﺶ

‫ﺑﻪ دروﻏﺶ ﻧـﻤﻲارزﻳﺪ

‫ﭼﻪ اﺛﺮ از اﻳﻦ ﺻﺪاﻗﺖ

‫ﭼﻪ ﺛﻤﺮ از اﻳﻦ ﻧﺠﺎﺑﺖ

‫وﻗـﺘـﻲ ﻗﺪ ﺳﺮ ﺳﻮزن

‫ﺑﻪ وﻓﺎ ﻧـﻜﺮدﻳﻢ ﻋﺎدت

 

ﺻﺪاﻗﺖ

‫اﻳﻦ ﻣﻨـﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺑﻢ ﺑﺮاي ﭼﺸﺎت ﻣﻴﻤﻴﺮم

‫ﺗﻮي ﻋﺼﺮ ﺳﺮﻛﺸﻲﻫﺎ ﻣﻬﺮﺑﻮن و ﺳﺮ ﺑﻪ زﻳﺮم

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﻏﺼﻪﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎ ﺗﻮ درﻣﻴﻮن ﻣﻴﺬاﻳﻢ

‫ﺑﺮات از دﻟـﺘﻨﮕﻲ ﻣﻴﮕﻢ ﺑﺎ ﺻﺪاﻗﺘﻲ ﻛﻪ دارم

‫اﻳﻦ ﺗـﻮﻳﻲ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻛﻨﺎر ﻣﻦ ﻣﻴﺸﻴﻨﻲ

‫واﺳﻪ ﻣﻦ دﻳﻮوﻧﻪ ﻣﻴﺸﻲ اﮔﻪ دورﻳﻤﻮ ﺑﺒﻴﻨﻲ

‫ﭘﺲ ﭼﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﻛﻪ ﻏﺮورﺗﻮ ﺑﺒﻮﺳﻲ دور ﺑﺮﻳﺰي

‫ﺑـﺎ وﻓـﺎ ﺑـﺎﺷـﻲ و ﻣـﻮﻣﻦ از رﻓﺎﻗﺖ ﻧﮕﺮﻳﺰي

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻪﻫﺎﺗﻮ ﻣﻴﺨﻮام رو ﭼﺸﺎم ﺑﺬارم

‫ﺳـﻨـﮓ ﺧـﺎرا اﮔﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻲ ﻣﻴﺮم از ﺟﺎ در ﻣﻴﺎرم

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻳﻪ ﻛﻮﻳﺮ ﺷﻮره زاره

‫وﻟـﻲ ﺑﺎ ﺗـﻮ اﮔﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻲ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎروﻧﻮ ﻣﻴﺒﺎره

‫اﻳﻦ ﺗﻮﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻏﺮورت دل ﻣﻴﺪي ﺑﻪ ﺳﺎزش ﻣﻦ

‫دوﻧـﻪ دوﻧـﻪ ﺗـﺎر ﻣـﻮﻫـﺎت ﭘـُﺮه از ﻧـﻮازش ﻣﻦ

‫ﭘﺲ ﭼﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﻛﻪ ﻏﺮورﺗﻮ ﺑﺒﻮﺳﻲ دور ﺑﺮﻳﺰي

‫ﺑـﺎ وﻓـﺎ ﺑـﺎﺷـﻲ و ﻣـﻮﻣﻦ از رﻓﺎﻗﺖ ﻧﮕﺮﻳﺰي

‫ﭘﺲ ﭼﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﻛﻪ ﻏﺮورﺗﻮ ﺑﺒﻮﺳﻲ دور ﺑﺮﻳﺰي

‫ﺑـﺎ وﻓـﺎ ﺑـﺎﺷـﻲ و ﻣـﻮﻣﻦ از رﻓﺎﻗﺖ ﻧﮕﺮﻳﺰي

 

ﺻﺪاي ﻗﺪﻳﻤﺎ

‫ﺻﺪاي ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻤﻪ، اﻧﮕﺎري ﺟﺎر ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫ﻏـﻤـﻬﺎي ﻗﺪﻳﻤﺎ وﺟﻮدﻣﻪ، داره ﻓـﺮﻳﺎد ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫ﻫﺮ ﺳﺎﻳﻪاي روزي داره، ﻫﺮ ﺷﺒﻲ ﻳﻪ ﺳﺘﺎرهاي

‫ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ

‫ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره، ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره

‫ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره، ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻏﻤﺨﻮر ﺳﺎﻛﺖ، ﻏﻤﺨﻮر ﭼﺸﻤﻬﺎي ﻣﺎﺗﺖ

‫اﻳﻦ ﻏـﻤـﻪ ﻛﻪ ﺳـﺮزﻣـﻴﻨﺶ وﺳﻌﺖ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ داره

‫ﻧـﻪ ﺗـﻮ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﺪاري، اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎﺗﻪ

‫اﻳﻦ ﻓﻘﻂ ﭼﺸﻤﺎﺗﻪ اﻣﺎ وﺳﻌﺖ ﻏﻤﻬﺎ رو داره

‫ﺻﺪاي ﻗﺪﻳﻤﺎ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻤﻪ، اﻧﮕﺎري ﺟﺎر ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫ﻏـﻤـﻬﺎي ﻗﺪﻳﻤﺎ وﺟﻮدﻣﻪ، داره ﻓـﺮﻳﺎد ﻣﻴﺰﻧﻪ

‫ﻫﺮ ﺳﺎﻳﻪاي روزي داره، ﻫﺮ ﺷﺒﻲ ﻳﻪ ﺳﺘﺎرهاي

‫ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ

‫ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره، ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره

‫ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره، ﺑﻲ روز و ﺑﻲ ﺳﺘﺎره

‫اﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﻏﻤﺨﻮر ﺳﺎﻛﺖ، ﻏﻤﺨﻮر ﭼﺸﻤﻬﺎي ﻣﺎﺗﺖ

‫اﻳﻦ ﻏـﻤـﻪ ﻛﻪ ﺳـﺮزﻣـﻴﻨﺶ وﺳﻌﺖ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ داره

‫ﻧـﻪ ﺗـﻮ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﺪاري، اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎﺗﻪ

‫اﻳﻦ ﻓﻘﻂ ﭼﺸﻤﺎﺗﻪ اﻣﺎ وﺳﻌﺖ ﻏﻤﻬﺎ رو داره

‫ﻧـﻪ ﺗـﻮ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﺪاري، اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎﺗﻪ

‫اﻳﻦ ﻓﻘﻂ ﭼﺸﻤﺎﺗﻪ اﻣﺎ وﺳﻌﺖ ﻏﻤﻬﺎ رو داره

‫ﻧـﻪ ﺗـﻮ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﺪاري، اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎﺗﻪ

‫اﻳﻦ ﻓﻘﻂ ﭼﺸﻤﺎﺗﻪ اﻣﺎ وﺳﻌﺖ ﻏﻤﻬﺎ رو داره

‫ﻧـﻪ ﺗـﻮ ﻫﻢ ﻓﺮﻗﻲ ﻧﺪاري، اﻳﻦ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎﺗﻪ

‫اﻳﻦ ﻓﻘﻂ ﭼﺸﻤﺎﺗﻪ اﻣﺎ وﺳﻌﺖ ﻏﻤﻬﺎ رو داره

 

ﺗﻦ زﺧﻤﻲ

‫رو ﺗـﻦ زﺧـﻤـﻲ ﺟـﺎده ﻛـﻲ ﻏـﻢ رﻓـﺘﻨﻮ ﻛﺎﺷﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺗﻮ ﻏﺮﺑﺖ ﺟﺪاﻳﻲ ﺧﻮاب ﺧﻮرﺷﻴﺪو ﺷﻜﺴﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺗﻮ ﺷـﻬـﺮ ﻋـﺸﻖ و روﻳﺎ ﺷﻌﺮ ﻧﻔﺮﻳﻨﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺑﺮاي ﻣـﻦِ ﺗـﻨـﻬـﺎ ﻛـﻮه ﻏـﻢ رو ﺟﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺗـﻮ اوج ﻗﺼﻪﻫﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﻲ ﺻﺪا ﮔﺬاﺷﺖ؟

‫ﺗﻮ ﻛﻮچ ﭘﺮﻧﺪهﻫﺎ ﻛﻲ ﺗﻮ ﺧﻮاﺑﻢ ﭘﺎ ﮔﺬاﺷﺖ؟

‫ﺑﺮاي ﻗﻠﺒﻬﺎي ﺧـﺴﺘﻪ ﺑﮕﻴﻦ آﺳﻤﻮن ﺑﺒﺎره

‫زﻳﺮ ﭘﺎي ﭘﺎك ﺑﺎرون ﻳﻪ ﻛﺴﻲ ﮔﻠﻲ ﺑﻜﺎره

‫ﺗـﻦ زﺧـﻤـﻲ زﻳـﺮ ﺑـﺎرون دﻳﮕﻪ ﻣﺮﻫﻤﻲ ﻧﺪاره

‫ﻣﻴﺸﻪ ﺗﻦ ﭘﻮش ﺧﻴﺎﺑﻮن ﭼﻮن دﻳﮕﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪاره

‫ﺟـﺎدهي ﺧـﺎﻟـﻲ ﺣﺎﻻ ﻣـﻨﻮ رو ﺗﻨﺶ ﻣﻴﻜﺎره

‫رو ﺗﻦ زﺧﻤﻲ ﺟﺎده ﻛﻲ دﻳﮕﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﻣﻴﺬاره؟

‫ﻛـﻲ دﻳـﮕـﻪ ﭘـﺎﺷـﻮ ﻣـﻴﺬاره؟

‫رو ﺗـﻦ زﺧـﻤـﻲ ﺟـﺎده ﻛـﻲ ﻏـﻢ رﻓـﺘﻨﻮ ﻛﺎﺷﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺗﻮ ﻏﺮﺑﺖ ﺟﺪاﻳﻲ ﺧﻮاب ﺧﻮرﺷﻴﺪو ﺷﻜﺴﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺗﻮ ﺷـﻬـﺮ ﻋـﺸﻖ و روﻳﺎ ﺷﻌﺮ ﻧﻔﺮﻳﻨﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺑﺮاي ﻣـﻦِ ﺗـﻨـﻬـﺎ ﻛـﻮه ﻏـﻢ رو ﺟﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ؟

‫ﻛﻲ ﺗـﻮ اوج ﻗﺼﻪﻫﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﻲ ﺻﺪا ﮔﺬاﺷﺖ؟

‫ﺗﻮ ﻛﻮچ ﭘﺮﻧﺪهﻫﺎ ﻛﻲ ﺗﻮ ﺧﻮاﺑﻢ ﭘﺎ ﮔﺬاﺷﺖ؟

‫ﺑﺮاي ﻗﻠﺒﻬﺎي ﺧـﺴﺘﻪ ﺑﮕﻴﻦ آﺳﻤﻮن ﺑﺒﺎره

‫زﻳﺮ ﭘﺎي ﭘﺎك ﺑﺎرون ﻳﻪ ﻛﺴﻲ ﮔﻠﻲ ﺑﻜﺎره

‫ﺗـﻦ زﺧـﻤـﻲ زﻳـﺮ ﺑـﺎرون دﻳﮕﻪ ﻣﺮﻫﻤﻲ ﻧﺪاره

‫ﻣﻴﺸﻪ ﺗﻦ ﭘﻮش ﺧﻴﺎﺑﻮن ﭼﻮن دﻳﮕﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪاره

‫ﺟـﺎدهي ﺧـﺎﻟـﻲ ﺣﺎﻻ ﻣـﻨﻮ رو ﺗﻨﺶ ﻣﻴﻜﺎره

‫رو ﺗﻦ زﺧﻤﻲ ﺟﺎده ﻛﻲ دﻳﮕﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﻣﻴﺬاره؟

‫ﻛـﻲ دﻳـﮕـﻪ ﭘـﺎﺷـﻮ ﻣـﻴﺬاره؟

‫ﺗـﻦ زﺧـﻤـﻲ زﻳـﺮ ﺑـﺎرون دﻳﮕﻪ ﻣﺮﻫﻤﻲ ﻧﺪاره

‫ﻣﻴﺸﻪ ﺗﻦ ﭘﻮش ﺧﻴﺎﺑﻮن ﭼﻮن دﻳﮕﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪاره

‫ﺟـﺎدهي ﺧـﺎﻟـﻲ ﺣﺎﻻ ﻣـﻨﻮ رو ﺗﻨﺶ ﻣﻴﻜﺎره

‫رو ﺗﻦ زﺧﻤﻲ ﺟﺎده ﻛﻲ دﻳﮕﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﻣﻴﺬاره؟

‫ﻛـﻲ دﻳـﮕـﻪ ﭘـﺎﺷـﻮ ﻣـﻴﺬاره؟

 

ﻃﻠﻮع

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ دﻟﺘﻨﮓ ﻣﻲﺷﻢ و

‫ﻫـﻤـﺮاه ﺗـﻨـﻬﺎﻳـﻲ ﻣﻴـﺮم

‫داغ دﻟـﻢ ﺗﺎزه ﻣﻴﺸﻪ

‫زﻣﺰﻣﻪﻫﺎي ﺧﻮﻧﺪﻧﻢ

‫وﺳﻮﺳﻪﻫﺎي ﻣﻮﻧﺪم

‫ﺑﺎ ﺗﻮﻫﻢ اﻧﺪازه ﻣﻴﺸﻪ

‫ﻗـﺪ ﻫﺰارﺗـﺎ ﭘـﻨـﺠﺮه

‫ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ آواز ﻣﻲﺧﻮﻧﻢ

‫دارم ﺑﺎ ﻛﻲ ﺣﺮف ﻣﻲزﻧﻢ؟

‫ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ، ﻧـﻤـﻲدوﻧـﻢ

‫اﻳﻦ روزا دﻧﻴﺎ واﺳﻪ ﻣﻦ از ﺧﻮﻧﻤﻮن ﻛﻮﭼﻴﻚ ﺗﺮه

‫ﻛـﺎش ﻣﻲﺗـﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨـﻮﻧﻢ ﻗـﺪ ﻫـﺰارﺗﺎ ﭘـﻨـﺠﺮه

‫ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ

‫وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ

‫ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ

‫ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ

‫وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ

‫ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ

‫ﺣﺎﻻ ﻛﻪ دﻟﺘﻨﮕﻲ داره

‫رﻓﻴـﻖ ﺗﻨﻬﺎﻳـﻴﻢ ﻣﻴﺸﻪ

‫ﻛﻮﭼﻪﻫﺎ ﻧﺎرﻓﻴﻖ ﺷﺪن

‫ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮام ﺷﺐ و روز

‫ﺑـﻪ ﻫـﻢ دﻳـﮕـﻪ دروغ ﺑـﮕـﻦ

‫ﺳـﺎﻋﺖ ﻫﺎ ﻫـﻢ دﻗﻴـﻖ ﺷـﺪن

‫ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ

‫وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ

‫ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ

‫ﻃﻠﻮع ﻣﻦ، ﻃﻠﻮع ﻣﻦ

‫وﻗﺘﻲ ﻏﺮوب ﭘﺮ ﺑﺰﻧﻪ

‫ﻣـﻮﻗـﻊ رﻓـﺘـﻦ ﻣـﻨﻪ

 

زﻣﺰﻣﻪ

‫اﻳﻦ دﻳﮕﻪ ﻓﻜﺮ ﻧﺪاره

‫وﻗﺘﻲ ﻣﻴﺸﻨﻮي ﻣﻴﮕﻢ

‫ﺗﻮ ﺑﺮو ﺑﺎﻫﺎم ﻧﻤﻮن

‫ﺣﺘﻲ اﺳـﻤـﻤﻮ ﻧﻴﺎر

‫اﮔﻪ ﻳﻚ ﺷﺐ دﻳﮕﻪ

‫زﻳـﺮ ﺑـﺎروﻧـﺎ ﻗـﺪم زدي ﺑـﺪون

‫ﻛﻪ ﺗﻤﺎم ﻓـﻜﺮ ﻣﻦ ﭘـﻴـﺶ ﺗﻮ ﺑﻮد

‫ﻛﻪ ﺗﻤﺎم ﻋـﻤﺮ ﻣﻦ دﺳـﺖ ﺗﻮ ﺑﻮد

‫ﻣﻴﺪوﻧﻲ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارم

‫اﮔـﻪ زﻣـﺰﻣـﻪﻫﺎﻣـﻮن

‫ﺷـﺪه ﻳـﺦ ﺗﻮ دﻻﻣﻮن

‫ﻣﻴﺪوﻧﻲ ﺟـﺎﻳﻲ ﻧﺪارم

‫ﺟﺰ اﻣﺸﺐ ﺗﻮي ﺑﺎرون

‫ﺑـﺮم ﭘـﻴـﺶ ﺧـﺪاﻣﻮن

‫اﻳﻦ دﻳﮕﻪ ﻓﻜﺮ ﻧﺪاره

‫وﻗﺘﻲ ﻣﻴﺸﻨﻮي ﻣﻴﮕﻢ

‫ﺗﻮ ﺑﺮو ﺑﺎﻫﺎم ﻧﻤﻮن

‫ﺣﺘﻲ اﺳـﻤـﻤﻮ ﻧﻴﺎر

‫اﮔﻪ ﻳﻚ ﺷﺐ دﻳﮕﻪ

‫زﻳـﺮ ﺑـﺎروﻧـﺎ ﻗـﺪم زدي ﺑـﺪون

‫ﻛﻪ ﺗﻤﺎم ﻓـﻜﺮ ﻣﻦ ﭘـﻴـﺶ ﺗﻮ ﺑﻮد

‫ﻛﻪ ﺗﻤﺎم ﻋـﻤﺮ ﻣﻦ دﺳـﺖ ﺗﻮ ﺑﻮد

‫ﻣﻴﺪوﻧﻲ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارم

‫اﮔـﻪ زﻣـﺰﻣـﻪﻫﺎﻣـﻮن

‫ﺷـﺪه ﻳـﺦ ﺗﻮ دﻻﻣﻮن

‫ﻣﻴﺪوﻧﻲ ﺟـﺎﻳﻲ ﻧﺪارم

‫ﺟﺰ اﻣﺸﺐ ﺗﻮي ﺑﺎرون

‫ﺑـﺮم ﭘـﻴـﺶ ﺧـﺪاﻣﻮن

‫ﻣﻴﺪوﻧﻲ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪارم

‫اﮔـﻪ زﻣـﺰﻣـﻪﻫﺎﻣـﻮن

‫ﺷـﺪه ﻳـﺦ ﺗﻮ دﻻﻣﻮن

‫ﻣﻴﺪوﻧﻲ ﺟـﺎﻳﻲ ﻧﺪارم

‫ﺟﺰ اﻣﺸﺐ ﺗﻮي ﺑﺎرون

‫ﺑـﺮم ﭘـﻴـﺶ ﺧـﺪاﻣﻮن


تعداد صفحات : 9

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 23
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 41
  • بازدید ماه : 101
  • بازدید سال : 553
  • بازدید کلی : 4,536